از پهلوی تا نوپهلوی‌گرایی؛ یک سده تکاپو برای حفاظت از ایران



واقعیت آن است که نظم ایران‌گرای پهلوی جدای از اینکه در سال‌های پیش از بهمن ۵۷، حضور رسمی در کشور داشت، در سال‌های پس از ۵۷ نیز هیچ‌گاه از مدار تامل ایرانیان خارج نشد و دوست و دشمن، موقعیت خود را در نسبت با آن شناساندند. نوپهلوی‌گرایی زاده‌ی تامل بر چنین وضعیتی است. وضعیتی که از جمله خود را در این رخداد نمادین نمایاند که جوانانی که هیچ‌گاه شاه را ندیده بودند و در ظلّ نظم اسلامگرای آخوندی به دنیا آمده بودند، در آبان ۹۵ در پاسارگاد، «شاه» را فراخواندند و فریاد زدند: «ای‌ شهریار ایران / برگرد به خاک ایران». 



یگانگی ذکاءالملک فروغی: اندیشمند پرواگر

امیریحیی آیت‌اللهی

نام محمدعلی فروغی همواره با دو امر در تاریخ معاصر ایران پیوند خورده است: انقلاب مشروطه و سلطنت پهلوی. نقش او در هر دو رخداد، بی‌بدیل و سرنوشت‌ساز بود. صرف توجه به همین دو تداعی تاریخی از نام فروغی می‌تواند به‌نحوی همه‌جانبه شخصیت جامع و نیز شیوه سیاست‌ورزی او را پیش چشم مخاطب بیاورد؛ او مشروطه‌خواهی بود که نه تنها باورمند بلکه از آفرینندگان آرمان‌های مشروطیت بود و همو نه تنها در انتقال مسالمت‌آمیز و قانونی قدرت از قاجار به پهلوی نقش تعیین‌کننده داشت بلکه کار فروغی در تضمین حیات و ادامه سلسله پهلوی پس از اشغال ایران توسط متفقین، از هر سویه‌ای که نگریسته شود همانا تابلوی تمام‌نُمای شخصیت اوست.

رسیدن به دموکراسی بدون نهادهای دموکراتیک، و جامعه‌ای که با این نهادها و مفاهیم و کارکرد آنها آشنا باشد، غیرممکن است. چنین جامعه‌ای بدون شک در دور باطلی همانند «انتخابات بازی» در جمهوری اسلامی یا رژیم‌های مشابه نظیر سوریه و روسیه گرفتار می‌شود؛ چرا که با مفهوم این نهادها، از قبیل انتخابات و صندوق رأی، حزب، افکار عمومی و غیره و کارکرد آن‌ها آشنا نیست و صرفاً به ظاهر آن‌ها می‌نگرد و با همان هم فریفته می‌شود. اندیشمندانی چون جواد طباطبایی نیز یکی از دلایل عقب‌ماندن و انحطاط ایران از عصر تجدد را همین بدفهمی و عدم شناخت مفاهیم در این عصر و تصلب اندیشۀ سنتی در ایران‌زمین و بی‌التفاتی کامل به تحول اندیشه در مغرب‌زمین می‌دانند.

پایه‌ریزی دولتی که هم آزاد و دموکراتیک باشد و همهنگام به اندازه‌ کافی نیرومند باشد تا بتواند امنیت شهروندان را تأمین  و از آزادی  و حقوق آنان پاسداری کند، نشانه بالاترین سطح توسعه‌یافتگی و کامیابی سیاسی یک کشور است. کشورهایی که توانسته‌اند دو عنصر باهم‌تنش آزادی و امنیت را در یک صورت‌بندی سیاسی بدست دهند و آن را در عمل اجرا کنند، همچنان در اقلیت هستند

برای تثبیت سکولاریسم باید از منبع الهی برای مشروعیت بخشی به دولت ملّی ایران فاصله بگیریم. آنچه که می‌تواند منبع مشروعیت دولت ملی ایران، در مرحله‌ی تاسیس، قرار گیرد یک میانجی است که تضمین‌کننده‌ی رسیدن به آرمان‌های انقلاب ملّی است. قراردادن عبارت «نهاد» برای این میانجی از آن روست که می‌تواند استعاره‌های مطلق حاکم بر انقلاب ملّی را  نهادینه کند

بورژوازی ملی و سرمایه‌داری دولتی 

در دوران رضاشاه

امین شهروز

خروج از اقتصاد معیشتی و پای نهادن به سرمایه‌داری صنعتی و تولید انبوه پس از دوران نخست وزیری و رسیدن سردار سپه به مقام پادشاهی شتاب بیشتری گرفت و رضا شاه در نقش یک کاتالیزور به این فرایند سرعت بخشید. البته بدیهی است که این روند مانند همه جای دنیا در گام‌های نخست خود با اجرای نوعی سیاست مرکانتیلیستی و پشتیبانی از بورژوازی ملی ممکن بود و به اجرا گذاشته شد. به منظور رهایی از مشکلاتی و صدمات بی‌اندازه‌ای که واگذاری انحصارات اقتصادی دوران قاجار به روس و انگلیس ایجاد کرده بود، و به قصد کاهش رقابت خارجی با صنایع جدید، دولتمردان رضا شاه تصمیم گرفتند قانون انحصار تجارت خارجی را وضع کنند و با مشخص کردن مقدار واردات سالانه برای هر کالا، تقاضای کافی و سود مناسب را برای صنایع مختلف و نوپای داخلی - که به تولید انبوه کالاهای جدید مشغول بودند - تضمین کنند.

درآمدی بر بازنگری قانون اساسی مشروطه ایران

 محمد ایزدی

بازنگری اصل ۳۵ متمم در تعریف سلطنت ایران. اصل ۳۵ متمم قانون اساسی مشروطه‌ی ایران در تعریف سلطنت ایران است. مشابه چنین اصلی در برخی قوانین اساسی پادشاهی‌های مشروطه‌ی جهان وجود دارد. برای نمونه، در قانون اساسی سلطنت مشروطه‌ی ژاپن، امپراتور «نماد دولت (State) و وحدت ملت» است که خاستگاه قدرت او «اراده‌ی ملت» است. در سلطنت مشروطه‌ی اسپانیا، پادشاه، «رئیس دولت، نماد وحدت و جاودانگی آن است». متن اصل ۳۵ چنین است: «سلطنت ودیعه‌ای‌ست که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده». طبق روایت حسن تقی‌زاده، محمدعلی‌شاه با دستخط خود عبارت «موهبت الهی» را افزوده بود.

مدیریت منابع آب در ایران از آن دست مباحثی است که هیچ نیروی دلسوز کشور نمی‌تواند از آن غفلت کند. بحثی که صرفا جنبه‌های محیط زیستی ندارد و عمیقا با امنیت و پایداری کشور در سطح کلان نیز گره خورده است. به نظر می‌رسد نیروهایی که در پی سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار یک نظم نوین، ملی، ایرانگرا و دموکراتیک هستند بایستی بیش از دیگران حامل دغدغه‌های مربوط به مدیریت منابع آب باشند. 

نمی‌توان به سرنگونی جمهوری اسلامی اندیشید و به برکشیده‌شدن گردشگری در ایران نیندیشید. گردشگری برای ایران پساجمهوری اسلامی یک انتخاب نیست؛ یک امر ناگزیر است. هم از لحاظ ظرفیت‌های کلان کشور در این حوزه که گردشگری را به ظرفیتی غیرقابل چشم‌پوشی برای پیشرفت کشور بدل می‌سازد و هم از لحاظ فرصت‌هایی که برای ایجاد اشتغال فراهم می‌کند که این خود رقم‌زننده‌ی یک آرامش امنیتی قابل‌توجه در کشور خواهد بود.


آموزش‌وپرورش در ایران از آن دست حوزه‌هایی بوده است که جمهوری اسلامی در آن خرج سنگین مالی و عقیدتی برای پیشبرد و نهادینه‌سازی باورهای ایدئولوژیک خود انجام داده است. اهمیت این حوزه بر اهل فن پوشیده نیست و بر این اساس نیروهایی که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی و برآمدن نظم نوین در کشور هستند، زمانی می‌توانند به این خواست کلان خود ابعادی از اراده لازم را بپوشانند که درباره آموزش‌وپرورش نیز اندیشیده باشند و درباره آن با اهل فن سخن در افکنده باشند. 

ایران ویران‌شده ما از زمان شورش ۱۳۵۷ تاکنون بی‌شباهت با یک کشور جنگ‌زده نیست؛ یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان از لحاظ منابع نفت و گاز که حالا حدود ۶۰ درصد از مردم آن در زیر خط فقر زندگی می‌کنند و بخش عمده‌ای از آن‌ها نیز زیر خط فلاکت روزگار می‌گذرانند.این ایران البته می‌تواند دوباره ققنوس‌وار برخیزد؛ آنچنانکه سایر کشورهای ویران شده نیز با مدیریتی صحیح، منطقی و مبتنی بر علم احیا شدند؛ بازگشتند و به گروه کشورهای پیشرفته جهان پیوستند؛ همچون آلمان بعد از جنگ جهانی دوم.

ایده‌ای که مهدی حاجتی برای کامیابی انقلاب ملی روی آن پافشاری می‌کند «خرابکاری شرافتمندانه» است. او در یکی توییت‌های خود در زمستان ۱۴۰۱ نوشته بود: «فراخوانی همگانی برای خرابکاری شرافتمندانه راهی به پیروزی باز خواهد کرد». او مشخصا خرابکاری شرافتمندانه را شاهراه پیروزی می‌داند. از آن سو، ایده‌ای که بابک شکرآبی در این سال‌ها روی آن پافشاری کرده است «خیزش محله‌محور» است. 

ایرانیان از دی ۱۳۹۶ تاکنون و در قالب یک انقلاب ملی در پی برانداختن جمهوری اسلامی هستند. بر سر اینکه ایرانیان بیرون چه کمکی به ایرانیان درون کشور می‌توانند برسانند همیشه اختلاف نظرهای جدی وجود داشته است. از سه تحلیلگر و کنشگر برجسته برای تاملی بر رابطه درون و برون ایران دعوت کردیم که به این پرسش پاسخ دهند که ایرانیان بیرون کشور مشخصا و به صورت عینی چه کمک‌هایی می‌توانند به پروسه براندازی برسانند؟

وضعیت اشتغال زنان در ایران نزدیک به فاجعه است. جمهوری‌اسلامی با اصرار بر روی سیاست‌های ضد زن خود، بر رفتار جامعه نسبت به زنان شاغل تاثیر منفی گذاشته است. درباره  این وضعیت و راه برون‌رفت در فردای پساجمهوری اسلامی با «مولود حاجی‌زاده» حرف زدیم. او که اکنون در نروژ زندگی می‌کند، در این سال‌ها در حوزه روزنامه‌نگاری اقتصادی فعالیت کرده بود. 

چهار دهه پس از برآمدن جمهوری اسلامی تولید ناخالص سرانه واقعی به دلار ۲۰۱۵ همچنان از سطح پیش از بهمن ۵۷ پایین‌تر است. در حالیکه ایران پیش از بهمن ۵۷ در فاصله سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۸ شاهد متوسط رشد سالانه ۸.۸ درصد بود، پس از ۵۷ این رقم به ۲ درصد رسیده است. این در حالی است که در فاصله سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۲ متوسط رشد اقتصادی سالانه در جهان و در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ۳ درصد و در جهان عرب ۳.۳ درصد بوده است. به عبارتی ایران تحت زعامت جمهوری اسلامی تورمی به مراتب شدیدتر و رشد اقتصادی کمتری از منطقه و جهان را شاهد بوده است.

گروهی متشکل از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، در نامه‌ای به جو بایدن از او خواستند تا تحریم‌های ایالات متحده علیه صادرات نفت جمهوری اسلامی را اعمال کند. عدم اعمال تحریم‌ها توسط بایدن به جمهوری اسلامی امکان داده است  ده‌ها میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کند که رژیم آن را صرف سرکوب در داخل و تهاجم در خارج  کرده است.

توضیح «فریدون»: ژیار کردستانی که نام مستعار یکی از مخاطبان گرامی «فریدون» است، در نقد میزگرد «از خرابکاری شرافتمندانه تا خیزش محله‌محور» - منتشره در شماره ۶ که در اینجا نیز قابل مشاهده است - یادداشتی به «فریدون» فرستاد که عینا منتشر می‌شود.

در این میان شاید این روزها در بیت رهبری کسانی مشغول بحث با خامنه‌ای باشند که یک خاورمیانه‌ی در آتش، فضای مطلوبی‌ست برای فرار هسته‌ای به سوی سلاح اتمی و اینک زمان روی مین رفتن نیروهای نیابتی است تا نایب امام زمان  سریع‌تر و کم‌دردسرتر، گام نهایی به سوی بمب اتمی شیعی را بردارد.

آبراهامیان منکر مشکلات اقتصادی مردم نیست. اما راه حل را بازگشت جمهوری اسلامی به «عصر روشنگری و دوران خاتمی» می‌داند. «مورخ» ما به رغم اعتقاد به دیالکتیک تاریخی ظاهرا تاریخ را نه یک رودخانه که می‌گذرد و می‌رود بلکه یک مرداب می‌بیند. مردابی که مکرر می‌شود پرید داخل آن و بیرون آمد.

مطلبی که می‌خوانید، متن سخنرانی سعید قاسمی‌نژاد در نشست "رهبری و آینده انقلاب ایران" در دانشگاه جرج میسون در ایالات متحده آمریکا به تاریخ ۱۹ فروردین ۲۵۸۲ (۱۴۰۲) است. این نشست به همت «اندیشکده کوروش بزرگ» برگزار شد. با توجه به وقت محدود در نظر گرفته شده برای هر سخنران، در ارائه، سعید قاسمی‌نژاد بخش‌هایی از سخنرانی خود را حذف کرد. اما اکنون در وبسایت نشریه «فریدون»، متن کامل این سخنرانی را از نظر می‌گذرانید. 


تمام حقوق این تارنما، بر اساس مقررات کپی‌رایت، برای نشریه‌ی فریدون محفوظ است.