شمارهی هشتم
(پاییز ۲۵۸۳)
شکوفایی ایران؛
شاهراه سلسله ایرانساز پهلوی
شمارهی هشتم «فریدون» به «پروژه شکوفایی ایران» اختصاص یافته است؛ طرحی که شاهزاده رضا پهلوی در مهر ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) و در «کنفرانس ایران» - به میزبانی سازمان نوفدی - رونمایی کرد. این پروژهی استراتژیک، با تمرکز بر مسائل حیاتی ایران در دورههای گذار و استقرار، یک نقشه راه برای بازسازی و پیشرفت کشور ارائه میدهد. در این شماره در قالب ۷ گفتگو و مقاله، ابعاد مختلف پروژه شکوفایی ایران بررسی شده است. علاوه بر این مقالات و گفتگوها، چهار مقاله دیگر نیز در این شماره منتشر شده است. اگرچه این چهار مقاله مستقیما به پروژه شکوفایی مربوط نمیشوند، اما بیتردید از موضوعات عمیقا محل گفتگو در ایران فردا در راستای شکوفایی کشور خواهند بود
من برخلاف خمینی به شما وعده آب و برق و اتوبوس مجانی نمیدهم. آنچه من وعده آن را به شما میدهم، چشماندازی است که بر اساس مشاورههای مداوم با اقتصاددانان برجسته و رهبران موفق تجاری شکل گرفته است. دانش و تخصص آنهاست که به من کمک کرده تا اصولی را که پایهگذار اقتصاد ما در ایران سکولار و دموکراتیک باشد، ترسیم کنم...من بسیار خوشحالم که اینجا هستم تا از مرحله اول «پروژه شکوفایی ایران» رونمایی کنم. این تیم از اقتصاددانان و کارشناسان حوزههای مختلف بیشتر از حرف و فلسفهبافیِ صرف درباره مشکلات اقتصاد ایران، راهحلهای قابل اجرا و مشخص ارائه میدهند
در این گفتگو با دکتر سعید قاسمینژاد، عضو شورای سیاستگذاری «فریدون»، و دکتر محمدرضا جهانپرور، اقتصاددان برجسته ایرانی، به بررسی ابعاد «پروژه شکوفایی ایران» میپردازیم؛ پروژهای که در مهر ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) از سوی شاهزاده رضا پهلوی معرفی شده و هدف آن ایجاد مسیری برای توسعه پایدار و خروج ایران از بحرانهای اقتصادی است. این دو متخصص با تاکید بر اهمیت این طرح، نقشه راهی برای ایجاد ثبات و رفاه اقتصادی کشور تحت پروژه شاهزاده رضا پهلوی ترسیم میکنند. این گفتگو از سوی علیرضا کیانی انجام گرفت
تلقی شهروندمحور از ایرانیان معادل نگاه ایرانگرایانه است. شاهزاده رضا پهلوی در رونمایی «پروژه شکوفایی» چنین نگاهی را به ایرانیان به عنوان سرمایه اصلی ایران ارائه میکند. جلوگیری از هرجومرج نیازمند تعیین اولویتهای روشن است. در دوره گذار، تمرکز دولت و کابینه موقت باید بر «معیشت» و «امنیت» جامعه باشد. این دو محور نهتنها پایههای اساسی ثبات سیاسی را تشکیل میدهند، بلکه طرحهای بلندمدت توسعه نیز بدون دستیابی به این اصول دشوار خواهد بود
علیرغم شرایط بغرنج و پیچیده امروز ایران، ایجاد تحول، تغییرات اساسی و حرکت به سمت شکوفایی چندان نیازمند عملیات پیچیده و عجیب نیست. من بر اساس مطالعاتم به این نتیجه رسیدهام که ایران برای پیشرفت به سه عامل کلیدی نیاز دارد: آزادی، امنیت و ثبات. سه عنصری که باید هم پایدار باشند. اگر اینها فراهم شوند و یک نگاه صحیح به امور حاکم باشد، دوره گذار میتواند بسیار هموار باشد. حرکت به سمت مسیر درست و خروج از وضعیت فلاکتبار فعلی میتواند به سرعت اتفاق بیفتد....در صحبتهای شاهزاده، ادعاهای بزرگ وجود ندارد…روی سخن شاهزاده اولا با ملت ایران است و ثانیا بسیار واقعبینانه است. درباره قدمهایی صحبت میکنند که ضرورت دارد برداشته شوند. هر کسی که بخواهد دوران گذار را رهبری کند، باید همین مسیر را طی کند و همین اولویتها را در نظر بگیرد
جمهوری اسلامی از لحاظ فرهنگی به ما آسیبهای بسیاری رسانده، حتی از بعد روانشناختی. آن نگاه بلندمدت را از ما گرفته است. خیلی از همکاران من نگاهشان منافع شخصی و کوتاهمدت خودشان است، مثل خیلی از افراد جامعه ایران. اگر همه این فاکتورها را کنار هم بگذاریم، که باز هم میگویم هر جوابی بدهم بر پایه حدس و گمان خودم است، میتوانم بگویم باز هم کماکان هستند کسانی که وطنپرست باشند. اگر با فکت و داده و نگاه استراتژیک برای آنها تبیین شود که به کدام سمت میرویم، تهدیدها چه هستند و بهطور کامل قضیه برای آنها باز شود، بله، کسانی هستند که بتوانند مدیریت تغییر را انجام بدهند
ایران در جدال میانِ ژئوپلیتیک ایدئولوژیک (امت-خلقمحور)
و ژئوپلیتیک واقعگرا (ایرانمحور)
از دیدگاه نظریه «انتشار جغرافیایی» (Diffusion Theory)، حکومت پهلوی نقشی کلیدی در پرورش ایدههای مدرنیسم و زمینهسازی فیزیکی و معنوی برای انتشار آن در سراسر جغرافیای ایران داشت. هدف این کار، برساخت یک سازه مدرن از ملت کهن ایران بود؛ فصلی نو که بسیاری آن را نوزایی ایرانی قلمداد کردند...تاریخ ایران همواره نشان داده است که هر زمان این سرزمین به سرحد خاکستر رسیده، ققنوس امید از دل آن برخاسته است
رژیم جمهوری اسلامی، عامل چالشهای زیستمحیطی متعددی در زمینههای مربوط به مدیریت پسماند، دفع فاضلاب شهری، آلودگی آبوهوا و همچنین کمبود آب شده است. بسیاری از شهرهای ایران فاقد زیرساختهای مناسب جمعآوری و انتقال فاضلاب هستند. به دلیل عدم استفاده از متخصصین و اهمیت ندادن به اثرات فاجعهبار بلندمدت، فاضلاب تصفیهنشده به منابع آبی طبیعی ریخته میشود و باعث آلودگی آب و به خطر انداختن اکوسیستم و سلامت عمومی میشود
روشهای علمی و کاربردی که در آمریکا، بهویژه در ایالتهای جنوبی و غربی با اقلیم مشابه ایران، به کار گرفته شدهاند، با شانس موفقیت بالا در ایران نیز قابل اجرا هستند. همچنین، همکاری با اسرائیل، یکی از پیشرفتهترین کشورها در مدیریت منابع آبی جهان، میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات تکنولوژیکی و مدیریتی در این حوزه باشد...سفر اخیر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل، به دعوت وزیر این کشور، لحظهای تاریخی برای هر دو ملت بود
متن مدعیست گسترش امواج پستمدرنیسم در ایران بیش از سایر جوامع و خصوصا جوامع دموکراتیک و غربی، تاثیرات ویرانگر و مخربی داشته و خواهد داشت و در عمل، به تعمیق بحران «ناهمزمانی تاریخی» و پرورش یک خردهفرهنگ در طبقه متوسط جدید ایران انجامیده که میان واقعیتی که در آن زیست میکنند و درک و تخیلاتشان از آن تفاوتی بسیار حاکم است. نتایج سیاسی، فرهنگی و فکری که از نشت این تحولات جهانی به ایران به دست میآید تنها محدود به این دوران و شرایط استثنایی که «حکومت آخرالزمانی» برآمده از انقلاب سرخ و سیاه بر سرزمینمان حاکم کرده نیست و میتواند دامنگیر آینده میهن نیز باشد
چرا مسالهی حقوقبشر در میان عوامل و موضوعات اصلی تعیین کننده جهتگیری و سیاستهای غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی نقش درخور و بایسته ندارد؟ و دیگر اینکه، چگونه میتوان جایگاه و میزان اثربخشی اهرمهای حقوقبشری در تعیین سیاستهای دولتهای غربی در قبال جمهوری اسلامی را ارتقاء داد؟ شناسایی ظرفیتهای قانونی موجود و روشهای کارآمد برای اعمال فشار و حتیالامکان، بالابردن ریسکهای قانونی مشارکت شرکتها با جمهوری اسلامی.، از عرصههای مهم کنشگری حقوقبشری است
یکی از ویژگیهای شاخص تمدن ایرانشهر، درک و پذیرش تکینگی و فردیت هر قوم و فرهنگ بوده است. این تکینگی به معنای تمایزات فرهنگی، مذهبی و حتی زبانی در میان مردمان مختلف بوده که در عین حال در چارچوبی واحد و منسجم گرد هم میآمدند...در امتداد این مسیر تاریخی و با تکیه بر همان آگاهی عمیق، شاهزاده رضا پهلوی بهعنوان وارث شاهنشاهی ایران در دوران معاصر، درک روشنی از «روح زمانه» دارد. او با شناخت دقیق از ارزشهای فرهنگی و تاریخی ایران، تلاش میکند تا این میراث غنی را بهگونهای مدرن، حفظ و تقویت کند
رضاشاه با کمک نیروهای متجددی که با او همسو شده بودند میخواست یک نظم نمادین چند هزارساله را در جامعهی ایرانی واژگون کند؛ نظم نمادینی که مبتنی بر آن، زن خوب یا بهنجار زنیست که دیده نشود و در انظار عمومی نباشد...جای یک پژوهش تاریخی خالیست که نسبت گفتمان ضداستعماری در ایران را با وضعیت واقعی زنان بسنجد. یک فرضیهی احتمالاً قابل دفاع این است: هر گاه گفتمانهای ضداستعماری تقویت شدهاند، مناسبات پدرسالارانهی سنتی هم جانی تازه گرفته است
بسیاری از ایرانیان، بهویژه جوانان، در سالهای اخیر ناامیدی فزایندهای از ایدئولوژی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ابراز کردهاند. سختیهای اقتصادی، سرکوب سیاسی، انزوای بینالمللی و تجاوزگری منطقهای جمهوری اسلامی موجب نارضایتی شدهاند. این موضوع در شعارهایی مانند «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» در جریان جنبش سبز ۲۰۰۹ و «مرگ بر فلسطین» در سال ۲۰۱۸ مشهود بود. پس از کشتار اکتبر، طرفداران فوتبال در تهران شعارهای مشابه ضدفلسطینی سر دادند. این شعارها نه نشانه بیگانههراسی، بلکه مطالبهای برای تغییر اولویتهای ملی هستند.
اخیرا مباحثی همچون «ایده مشترک در مورد مبارزه خیابانی» و «تسخیر مکانهای مهم سیاسی در تهران» بهعنوان اصولی مهم در مسیر پیروزی مطرح شدهاند. نگارنده تا حد زیادی با هر دو نظر موافق است و معتقد است که مسیر پیروزی انقلاب ملی، تحت هر شرایطی که در هفتهها و ماههای آینده رخ دهد، از مسیر خیابان میگذرد. در این یادداشت در «درنگ روز» تلاش میشود تا مسیر خیابان کمی باز شود و امیدواریم که موجب بحث جدیتری میان حلقههای میانی رهبری (حدفاصل رهبر ملی و نیروهای میدانی) شود.
در فقدان دولت ملی، ما فاقد رسانهی ملی هستیم. در مورد ایران این مساله به طور ویژه صادق است. اما رسانههایی که دغدغه ایران دارند و رویکردی ایرانگرایانه دارند می توانند به امر ملی و ایران توجه کنند و تلاش کنند که جای خالی رسانهای ملی را برای همه ایرانیان پر کنند. از این روست که بسیاری از ایرانیان از ضرورت داشتن رسانهی انقلاب ملی سخن میگویند یا از بسته شدن تلویزیون «منوتو» مغموم شده بودند.
با استفاده از تهدید تحریمهای ثانویه، ایالات متحده میتواند شرکتهای چینی را تحت فشار قرار دهد تا روابط خود را با جمهوری اسلامی قطع کنند. با توجه به مقیاس عملیات جهانی آنها، شرکتهایی مانند دانگفنگ، چری و جکموتورز در صورت اعمال چنین تحریمهایی متحمل خسارات زیادی خواهند شد.
قطعی برق زمانبندیشده نمونه آشکاری از ضعفهای ساختاری در زیرساخت صنعتی ایران، مدیریت نادرست و ناکارآمدی، و اولویتهای نادرست ناشی از ترجیحات ایدئولوژیک است. نتیجه، افزایش نارضایتی در میان ایرانیانی است که نه تنها احساس میکنند ایدئولوژی رژیم با آنها همسو نیست، بلکه قوه مجریه نیز توانایی بهبود وضعیت اقتصادی آنها را ندارد. نتیجه، تسلط احساسات انقلابی بر ایران است که از سال ۱۳۹۶ به سه اعتراض بزرگ منجر شده است.
ورشکستگی آبی ایران عمیقا و عمدتا ریشه در سیستمهای سیاسی و اقتصادی نظام اسلامی دارد. ماهیت غیردموکراتیک ساختار سیاسی، همراه با سیاستهای ایدئولوژیک، ورشکستگی آبی را تشدید کرده، و فقدان مشارکت عمومی، و تضاد منافع میان بخشهای مختلف دولتی همگی به «غارت منابع آبی» دامن زدهاند. علاوه بر این، سیاست خارجی ایران و وابستگی اقتصادی آن به منابع طبیعی از جمله آب، وضعیت را وخیمتر کرده و توانایی کشور برای تطبیق با چالشهای روزافزون آبی را محدود کرده است. حل این مسائل نیازمند تغییرات سیستمی است، از جمله حرکت به سوی مدل حکومتی دموکراتیک، اتخاذ سیاستهای غیرایدئولوژیک، و ساختار اقتصادی متنوع که مدیریت و توسعه پایدار منابع آبی را در اولویت قرار دهند
واشنگتن ممکن است به دلایلی، از جمله کاهش تأثیر تحریمها علیه نفت روسیه پس از حمله مسکو به اوکراین، نسبت به قاچاق نفت ایران نرمتر عمل کرده باشد. این درآمد به تهران امکان داده تا به شدت در سرکوب داخلی و تجاوزات خارجی سرمایهگذاری کند. در داخل، رژیم خیزش مهسا در سال ۲۰۲۲ را به شدت سرکوب کرد. در سطح منطقهای، تهران ارسال پول و سلاح به نیروهای نیابتی و متحدان خود در یمن، عراق، سوریه، لبنان و غزه را تقویت کرده است. نتیجه این اقدامات شامل حملات حوثیها در دریای سرخ، حمله تروریستی ۷ اکتبر توسط حماس و هدف قرار دادن مداوم نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه بوده است.
جمهوری اسلامی و دستگاههای نظامی و امنیتی آن بر خلاف آنچه تبلیغ میکنند، ضعیف، ناکارآمد و ناتوان هستند. در مسیر براندازی جمهوری اسلامی، ملت ایران و کشور اسرائیل منافع مشترکی دارند و هر دو سو نیز از امکاناتی برخوردار هستند که میتوانند به یکدیگر در مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی کمک کنند. در این مسیر سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ گامی مهم و تاریخساز در برقراری این ارتباط بوده است.
نگاهی به سخنرانی خامنهای نشان میدهد که او ۱۸ درصد از محتوای سخنرانی خود را به حمله به سلسله پهلوی و کارنامه رضاشاه و محمدرضاشاه اختصاص داد. اختصاص ۱۸ درصد از این سخنرانی به حمله به پادشاهی پهلوی - که آن را بایستی در تداوم حملات فزایندهی خامنهای و دیگر مقامات جمهوری اسلامی به سلسله پهلوی ارزیابی کرد - حاصل گسترش پشتیبانی جامعهی ایران، از پادشاهی پهلوی و میراثدار آن، شاهزاده رضا پهلوی است، چنانکه در سه موج اعتراضیِ انقلاب ملی در سالهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ این پشتیبانی را دیدیم.
راه صلح از اعمال قدرت و ارزیابی واقعبینانهی استراتژی دشمن میگذرد. اگر ایالات متحده، اروپا و کشورهای عربی میانهرو بخواهند تهدید محور مقاومت را برای اقتصاد جهانی خنثی کنند، ضروری است که حلقهی فشار فزایندهی آن را از هم بگسلانند. این هزینه ممکن است برای ایالات متحده و اروپا بالا باشد، اما در مقایسه با هزینهای که غرب در صورت اجازه دادن به جمهوری اسلامی و نیرویهای نیابتی آن برای تهدید بازارهای جهانی انرژی پرداخت خواهد کرد، ناچیز است.
مطلبی که میخوانید، متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «مسئله براندازی؛ استراتژیها و تاکتیکها» است. این نشست با همکاری حزب «ایران نوین» و اندیشکده «مسائل ایران» در ۲۱ آوریل ۲۰۲۴ میلادی برابر با دوم اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) در شهر بریزبین استرالیا برگزار شد.
در این یادداشت کوتاه دکتر محمدرضا جهانپرور و دکتر بورگان نظامی نرجآباد، دو اقتصاددان برجسته ایرانی همراه با دکتر سعید قاسمینژاد، عضو شورای سیاستگذاری «فریدون» و دکترای اقتصاد مالی، به مسئله ارز چندنرخی در ایران میپردازند و آن را از جمله ابزارهای جمهوری اسلامی برای تعمیق تبعیض و فساد ارزیابی میکنند. به باور این سه تن، چندنرخی بودن ارز در ایرانِ تحت سلطهی جمهوری اسلامی، مسئلهای سیاسی است و نه اقتصادی و بالتبع راهحل آن نیز یک ایدهی سیاسی است؛ برانداختن جمهوری اسلامی.
دکتر رضا عرب در این یادداشت بر بازگشت به «متون بنیانگذار» و «الگوی بنیانگذار» تاکید میکند. بازگشتی که به باور او بازگشتی برای پیشرفت و بازتاسیس دولت مدرن در ایران است. در این مسیر او تز «نوپهلویگرایی» را محملی برای تشریح الگوی بنیانگذار دانسته و تلاش میکند چشماندازی از ابعاد این ایده را در عرصه سیاست عملی توضیح دهد. رضا عرب پژوهشگر مقیم در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست.
چهار دهه پس از برآمدن جمهوری اسلامی تولید ناخالص سرانه واقعی به دلار ۲۰۱۵ همچنان از سطح پیش از بهمن ۵۷ پایینتر است. در حالیکه ایران پیش از بهمن ۵۷ در فاصله سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۸ شاهد متوسط رشد سالانه ۸.۸ درصد بود، پس از ۵۷ این رقم به ۲ درصد رسیده است. این در حالی است که در فاصله سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۲ متوسط رشد اقتصادی سالانه در جهان و در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ۳ درصد و در جهان عرب ۳.۳ درصد بوده است. به عبارتی ایران تحت زعامت جمهوری اسلامی تورمی به مراتب شدیدتر و رشد اقتصادی کمتری از منطقه و جهان را شاهد بوده است.
گروهی متشکل از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، در نامهای به جو بایدن از او خواستند تا تحریمهای ایالات متحده علیه صادرات نفت جمهوری اسلامی را اعمال کند. عدم اعمال تحریمها توسط بایدن به جمهوری اسلامی امکان داده است دهها میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کند که رژیم آن را صرف سرکوب در داخل و تهاجم در خارج کرده است.
توضیح «فریدون»: ژیار کردستانی که نام مستعار یکی از مخاطبان گرامی «فریدون» است، در نقد میزگرد «از خرابکاری شرافتمندانه تا خیزش محلهمحور» - منتشره در شماره ۶ که در اینجا نیز قابل مشاهده است - یادداشتی به «فریدون» فرستاد که عینا منتشر میشود.
در این میان شاید این روزها در بیت رهبری کسانی مشغول بحث با خامنهای باشند که یک خاورمیانهی در آتش، فضای مطلوبیست برای فرار هستهای به سوی سلاح اتمی و اینک زمان روی مین رفتن نیروهای نیابتی است تا نایب امام زمان سریعتر و کمدردسرتر، گام نهایی به سوی بمب اتمی شیعی را بردارد.
ناصر کرمی
آبراهامیان منکر مشکلات اقتصادی مردم نیست. اما راه حل را بازگشت جمهوری اسلامی به «عصر روشنگری و دوران خاتمی» میداند. «مورخ» ما به رغم اعتقاد به دیالکتیک تاریخی ظاهرا تاریخ را نه یک رودخانه که میگذرد و میرود بلکه یک مرداب میبیند. مردابی که مکرر میشود پرید داخل آن و بیرون آمد.
سعید قاسمینژاد
مطلبی که میخوانید، متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست "رهبری و آینده انقلاب ایران" در دانشگاه جرج میسون در ایالات متحده آمریکا به تاریخ ۱۹ فروردین ۲۵۸۲ (۱۴۰۲) است. این نشست به همت «اندیشکده کوروش بزرگ» برگزار شد. با توجه به وقت محدود در نظر گرفته شده برای هر سخنران، در ارائه، سعید قاسمینژاد بخشهایی از سخنرانی خود را حذف کرد. اما اکنون در وبسایت نشریه «فریدون»، متن کامل این سخنرانی را از نظر میگذرانید.