شمارهی هفتم
دوگانهی ایران و اسلام سدههاست که بر زندگی ایرانیان سایه افکنده است. کشمکش تاریخی گریزناپذیری که در جامعه ایران، موجب تنشها و شکافهای جدی شده است؛ از حوزهی تاریخ و مذهب گرفته تا پهنهی اندیشه و سیاست. اکنون نیز که ایران در میانهی یک انقلاب ملی علیه حکومتی اسلامی به سر میبرد و ایرانگرایی مقابل اسلامگرایی صف کشیده است، مباحث پیرامون این دوگانه دگرباره بالا گرفته است. در شماره ۷ «فریدون» تلاش شد در قالب چند گفتگو و مقاله، تاملاتی احتمالا نوین پیرامون این دوگانهی کهن عرضه شود.
در خویشاوندی تاریخی ملا و مجاهد
نیما قاسمی
نگاه عمیقتری که چشمانداز تاریخی را در محاسبات خود ملحوظ کرده و خود را با دانشهای نوینی در عرصهی علوم انسانی از جمله انسانشناسی و دینپژوهی، مجهز کرده باشد، اصولاً تمایز مهمی میان شیعهی سنتی، و سازمانهای چریکی مارکسیستی ایرانی نمیبیند… قرابتها یا خویشاوندیهای اختیاری میان این دو کاشف از نوعی پیوستگی تاریخی، یا تداوم یک سنت است بیآنکه ادعا شده باشد نمونهی متقدم، علت وجودی نمونهی متأخر است.
علاقهمندان به پروتستانتیسم اسلامی اساسا در نمییابند که مشکل، نوع تفسیر متن مقدس نیست بلکه خود کتاب و متن مقدس است! کل علاقه وسواسگونه به پروتستانتیزه کردن اسلام، با این چشمانداز دود می شود و بر هوا میرود…راه حل ما نه در سکولاریزاسیون به معنای حذف و بیتوجهی به دین، بلکه در سکولاریزاسیون به معنای تکثر و عدالت میان کثرتهاست. حفظ عدالت میان کثرتها و اهتمام به حفظ آن، مبنای اندیشه ایرانی و ایرانشهری است.
غسل تعمید بنا بود که گناه اول را پس از تولد بشوید. اما خشکهمقدسان مسیحی همچون کالون و یانسن معتقد بودند که گناه اول حتی با غسل هم پاک نمیشود. اساس تحلیل چپ پستمدرن این روزها شبیه چنین نگاه مغرضانهای است که به آموزههای کالونی درباب گناه اول پهلو میزند. در بستر ایرانی، این بدبینی آخرالزمانی تبدیل میشود به تیشه زدن به ریشهی فرهنگ ایران چون که طبعاً به عقیدهی آنها ما لایق همین که است، هستیم.
نزاع اژدهای اسلامگرایی و شهسوار ایرانگرایی همیشگی است
گفتگوی سعید قاسمینژاد با محمد ایزدی
پایهریزی دولتی که هم آزاد و دموکراتیک باشد و همهنگام به اندازه کافی نیرومند باشد تا بتواند امنیت شهروندان را تأمین و از آزادی و حقوق آنان پاسداری کند، نشانه بالاترین سطح توسعهیافتگی و کامیابی سیاسی یک کشور است. کشورهایی که توانستهاند دو عنصر باهمتنش آزادی و امنیت را در یک صورتبندی سیاسی بدست دهند و آن را در عمل اجرا کنند، همچنان در اقلیت هستند
ایرانیان شاید اولین ملتی باشند که بتوانند نهاد روحانیت را از بین ببرند
گفتگوی سعید قاسمینژاد با محسن بنائی
هیچ کشوری این تجربه را نداشته است که در دوران مدرن زیر حکومت روحانیون روزگار بگذراند. شاید ما اولین ملتی باشیم که میتواند نهاد روحانیت را از بین ببرد… کسانی خواهند بود که بخواهند پرسشهای دینی خود را از کسی بپرسند؛ آن دست افراد را دولت باید آموزش دهد. هیچ کس حق ندارد که مدرسهای تاسیس کند که در آنجا چیزهایی تدریس شود که خارج از موازین حکومت سکولار است؛ مثلاً ازدواج با دختر زیر ۹ سال.
بدبینی به دستگاه آخوندی در قالب رویکردی
گفتگوی سعید قاسمینژاد با امیریحیی آیتاللهی
بهباورم یک استلزام منطقی بین ایرانگرایی و محو اسلام از ایران وجود ندارد…آن چیزی از اسلام که برای ایرانیان مانده است یک دسته باورهای خیلی عام و تودهای و کوچه بازاری است که همگانی هم نیست. مسألهی نهادهای اسلامی البته یک بحث جدا است. اساسا به نظر من جنبش ایرانگرا نبایستی این دغدغه را داشته باشد که اسلام متمدن میشود یا نه؛ بلاموضوع شده است.
انقلاب ملی ایران و برنامه موشکی جمهوری اسلامی
گفتگوی سعید قاسمینژاد با بهنام طالبلو
توان موشکی جمهوری اسلامی یکی از پشتیبانهای رژیم برای سیاستهای خارجیاش است و تهدید خارجی جمهوری اسلامی در نسبت مستقیم است با بالارفتن توان موشکیاش. خب این برای ساکنان خاورمیانه خبر خوبی نیست… دقت کنیم که این برنامه موشکی جمهوری اسلامی فقط به جمهوری اسلامی مرتبط نیست بلکه عملا یک نوع بازدارندگی ایجاد کرده برای گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه. پس مسئلهی موشکی جمهوری اسلامی یک مسئلهی منطقهای هم است.
انقلاب مردمی تمامعیار؛ ممکنترین و مطلوبترین راه سرنگونی جمهوری اسلامی
گفتگوی سعید قاسمینژاد با حامد شیبانیراد
آن چیزی که بسیاری از این جوانان را مقابل دستگاه سرکوب صف میکند همین گفتمان و سیاست ایرانگرا و پهلویگرا است. به جرئت میتوان گفت بسیاری از جوانانی که دل به خیابان میزنند پادشاهیخواه هستند… اگر همین امروز دو گزینه پادشاهی و جمهوری را به انتخاب مردم بگذاریم، مردم گزینه پادشاهی را انتخاب خواهند کرد. این خواست مشترک است که از موانع بسیار مهم مقابل احتمال جنگ داخلی است.
چشمانداز اینترنت در فرایند استقرار دولت ملی در ایران
مهدی صارمیفر
در عصر اطلاعات، دسترسی آزاد به اینترنت، عنصر مهمی در رشد کشورهای کمتر توسعهیافته و جبران عقبماندگیهای تاریخی آنهاست…اما درست در میانه این انفجار رشد و توسعه جوامع انسانی، بلای شوم جمهوری اسلامی، گریبان نه تنها مردم ایران، بلکه تمدن کهن ایرانزمین را گرفته است… عمده مسائل عارض بر ارتباطات و فناوری اطلاعات در ایران در وضعیت فعلی، محدودیت یا اختلال در مسیر دسترسی کاربران از سوی جمهوری اسلامی است.
در یک تصویر کلی به نظر میرسد که الگوی کنشگران حقوقبشر ایرانی خارج از کشور، در مواجهه با سیاستهای خرد و کلان و نحوه تعامل کشورهای غربی با جمهوری اسلامی، بطور مفرط دچار عارضهی آشنای «نجابت ایرانی!» بوده، و در موضعگیریها و کمپینهای خود صرفا به جلب توجه و همدلی افکار عمومی نسبت به جنایات رژیم اکتفا میکنند و آن نیز به صورت مصداقی و موردی؛ بدون آنکه اهمال و قصور اردوگاه سیاسی غرب در نقض پرنسیپهای اساسی مورد ادعای خود را مورد توجه و تاکید قرار دهند. حال آنکه، در ارزیابی شاخصهای HRR و HRF در موضوعی مانند پدیدهی گروگانفروشی، میتوان به موارد متعدد و متنوعی اشاره نمود که هریک به تنهایی ظرفیت پیگیری و اقامه دعاوی حقوقی و کیفری علیه دستاندرکاران و مباشرین، در هر دو سوی این زدوبندهای غیرانسانی، را دارند.
جمهوری اسلامی و دستگاههای نظامی و امنیتی آن بر خلاف آنچه تبلیغ میکنند، ضعیف، ناکارآمد و ناتوان هستند. در مسیر براندازی جمهوری اسلامی، ملت ایران و کشور اسرائیل منافع مشترکی دارند و هر دو سو نیز از امکاناتی برخوردار هستند که میتوانند به یکدیگر در مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی کمک کنند. در این مسیر سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ گامی مهم و تاریخساز در برقراری این ارتباط بوده است.
نگاهی به سخنرانی خامنهای نشان میدهد که او ۱۸ درصد از محتوای سخنرانی خود را به حمله به سلسله پهلوی و کارنامه رضاشاه و محمدرضاشاه اختصاص داد. اختصاص ۱۸ درصد از این سخنرانی به حمله به پادشاهی پهلوی - که آن را بایستی در تداوم حملات فزایندهی خامنهای و دیگر مقامات جمهوری اسلامی به سلسله پهلوی ارزیابی کرد - حاصل گسترش پشتیبانی جامعهی ایران، از پادشاهی پهلوی و میراثدار آن، شاهزاده رضا پهلوی است، چنانکه در سه موج اعتراضیِ انقلاب ملی در سالهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ این پشتیبانی را دیدیم.
راه صلح از اعمال قدرت و ارزیابی واقعبینانهی استراتژی دشمن میگذرد. اگر ایالات متحده، اروپا و کشورهای عربی میانهرو بخواهند تهدید محور مقاومت را برای اقتصاد جهانی خنثی کنند، ضروری است که حلقهی فشار فزایندهی آن را از هم بگسلانند. این هزینه ممکن است برای ایالات متحده و اروپا بالا باشد، اما در مقایسه با هزینهای که غرب در صورت اجازه دادن به جمهوری اسلامی و نیرویهای نیابتی آن برای تهدید بازارهای جهانی انرژی پرداخت خواهد کرد، ناچیز است.
مطلبی که میخوانید، متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «مسئله براندازی؛ استراتژیها و تاکتیکها» است. این نشست با همکاری حزب «ایران نوین» و اندیشکده «مسائل ایران» در ۲۱ آوریل ۲۰۲۴ میلادی برابر با دوم اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) در شهر بریزبین استرالیا برگزار شد.
در این یادداشت کوتاه دکتر محمدرضا جهانپرور و دکتر بورگان نظامی نرجآباد، دو اقتصاددان برجسته ایرانی همراه با دکتر سعید قاسمینژاد، عضو شورای سیاستگذاری «فریدون» و دکترای اقتصاد مالی، به مسئله ارز چندنرخی در ایران میپردازند و آن را از جمله ابزارهای جمهوری اسلامی برای تعمیق تبعیض و فساد ارزیابی میکنند. به باور این سه تن، چندنرخی بودن ارز در ایرانِ تحت سلطهی جمهوری اسلامی، مسئلهای سیاسی است و نه اقتصادی و بالتبع راهحل آن نیز یک ایدهی سیاسی است؛ برانداختن جمهوری اسلامی.
دکتر رضا عرب در این یادداشت بر بازگشت به «متون بنیانگذار» و «الگوی بنیانگذار» تاکید میکند. بازگشتی که به باور او بازگشتی برای پیشرفت و بازتاسیس دولت مدرن در ایران است. در این مسیر او تز «نوپهلویگرایی» را محملی برای تشریح الگوی بنیانگذار دانسته و تلاش میکند چشماندازی از ابعاد این ایده را در عرصه سیاست عملی توضیح دهد. رضا عرب پژوهشگر مقیم در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست.
چهار دهه پس از برآمدن جمهوری اسلامی تولید ناخالص سرانه واقعی به دلار ۲۰۱۵ همچنان از سطح پیش از بهمن ۵۷ پایینتر است. در حالیکه ایران پیش از بهمن ۵۷ در فاصله سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۸ شاهد متوسط رشد سالانه ۸.۸ درصد بود، پس از ۵۷ این رقم به ۲ درصد رسیده است. این در حالی است که در فاصله سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۲ متوسط رشد اقتصادی سالانه در جهان و در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ۳ درصد و در جهان عرب ۳.۳ درصد بوده است. به عبارتی ایران تحت زعامت جمهوری اسلامی تورمی به مراتب شدیدتر و رشد اقتصادی کمتری از منطقه و جهان را شاهد بوده است.
گروهی متشکل از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، در نامهای به جو بایدن از او خواستند تا تحریمهای ایالات متحده علیه صادرات نفت جمهوری اسلامی را اعمال کند. عدم اعمال تحریمها توسط بایدن به جمهوری اسلامی امکان داده است دهها میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کند که رژیم آن را صرف سرکوب در داخل و تهاجم در خارج کرده است.
توضیح «فریدون»: ژیار کردستانی که نام مستعار یکی از مخاطبان گرامی «فریدون» است، در نقد میزگرد «از خرابکاری شرافتمندانه تا خیزش محلهمحور» - منتشره در شماره ۶ که در اینجا نیز قابل مشاهده است - یادداشتی به «فریدون» فرستاد که عینا منتشر میشود.
در این میان شاید این روزها در بیت رهبری کسانی مشغول بحث با خامنهای باشند که یک خاورمیانهی در آتش، فضای مطلوبیست برای فرار هستهای به سوی سلاح اتمی و اینک زمان روی مین رفتن نیروهای نیابتی است تا نایب امام زمان سریعتر و کمدردسرتر، گام نهایی به سوی بمب اتمی شیعی را بردارد.
ناصر کرمی
آبراهامیان منکر مشکلات اقتصادی مردم نیست. اما راه حل را بازگشت جمهوری اسلامی به «عصر روشنگری و دوران خاتمی» میداند. «مورخ» ما به رغم اعتقاد به دیالکتیک تاریخی ظاهرا تاریخ را نه یک رودخانه که میگذرد و میرود بلکه یک مرداب میبیند. مردابی که مکرر میشود پرید داخل آن و بیرون آمد.
سعید قاسمینژاد
مطلبی که میخوانید، متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست "رهبری و آینده انقلاب ایران" در دانشگاه جرج میسون در ایالات متحده آمریکا به تاریخ ۱۹ فروردین ۲۵۸۲ (۱۴۰۲) است. این نشست به همت «اندیشکده کوروش بزرگ» برگزار شد. با توجه به وقت محدود در نظر گرفته شده برای هر سخنران، در ارائه، سعید قاسمینژاد بخشهایی از سخنرانی خود را حذف کرد. اما اکنون در وبسایت نشریه «فریدون»، متن کامل این سخنرانی را از نظر میگذرانید.