دوگانهی ایران و اسلام سدههاست که بر زندگی ایرانیان سایه افکنده است. کشمکش تاریخی گریزناپذیری که در جامعه ایران، موجب تنشها و شکافهای جدی شده است؛ از حوزهی تاریخ و مذهب گرفته تا پهنهی اندیشه و سیاست. اکنون نیز که ایران در میانهی یک انقلاب ملی علیه حکومتی اسلامی به سر میبرد و ایرانگرایی مقابل اسلامگرایی صف کشیده است، مباحث پیرامون این دوگانه دگرباره بالا گرفته است. در شماره ۷ «فریدون» تلاش شد در قالب چند گفتگو و مقاله، تاملاتی احتمالا نوین پیرامون این دوگانهی کهن عرضه شود.
برای شماره ۶ «فریدون» تامل ما بر آن قرار گرفت که تاملات خود درباره نوپهلویگرایی را تداوم بخشیم و به ریشههای آن در سالهای پادشاهی پهلوی بیندیشیم و بر چگونگی پیشبرد آن در سالهای پیشرو تامل کنیم. واقعیت آن است که نظم ایرانگرای پهلوی جدای از اینکه در سالهای پیش از بهمن ۵۷، حضور رسمی در کشور داشت، در سالهای پس از ۵۷ نیز هیچگاه از مدار تامل ایرانیان خارج نشد و دوست و دشمن، موقعیت خود را در نسبت با آن شناساندند. نوپهلویگرایی زادهی تامل بر چنین وضعیتی است. وضعیتی که از جمله خود را در این رخداد نمادین نمایاند که جوانانی که هیچگاه شاه را ندیده بودند و در ظلّ نظم اسلامگرای آخوندی به دنیا آمده بودند، در آبان ۹۵ در پاسارگاد، صراحتا «شاه» را فراخواندند و فریاد زدند: «ای شهریار ایران / برگرد به خاک ایران».
در شماره پنجم از «فریدون» تلاش شد به تامل در انقلاب ملی ایران پرداخته شود. انقلابی که از دی ۱۳۹۶ آغاز شده است و در شهریور ۱۴۰۱ بلندترین خیز خود را برداشته است. انقلابی ملی در انقلاب اسلامی که «فتنه ۵۷» را «عامل هر فلاکت» معرفی میکند و بسیاری از پیشبران آن، خواستار بازگشت «ولیعهد» به خاک ایران هستند. انقلاب ملی، ایران را وارد مرحلهای بازگشتناپذیر کرده است و بر این اساس، لازم است پیرامون انقلاب ملی ایران، بیشتر سخن رود.
در چهارمین شماره از نشریه «فریدون» تلاش شد به مسئله ایرانگرایی پرداخته شود و از آن نه صرفا به مثابه یک فضیلت بلکه به عنوان یک ضرورت سیاسی سخن به میان رود. بر این اساس بود که شاهزاده رضا پهلوی در گفتگو با «فریدون» از لزوم اتخاذ مسئولیت اخلاقی و وجدانی در قبال ایران گفت. پرسشهایی که از سوی اعضای شورای سیاستگذاری «فریدون» مطرح شدند جنبههای انضمامی قدرتمندی در قبال مسائل ایران داشتند و پاسخهای شاهزاده نیز روشن و صریح بود. شاهزاده رضا پهلوی در این گفتگو دغدغههای خود درباره شاکله هویت ایرانی، مختصات رقابت سیاسی در ایران فردا، گرایشهای واگرایانه، نقش ارتش کشور، محیط زیست و موضوعاتی از این دست را با محمد ایزدی، سعید قاسمینژاد و علیرضا کیانی در میان گذاشت. گفتگویی در پرتو یک دغدغه مشترک؛ اعتلای ایران.
در سومین شماره از نشریه «فریدون» تلاش شده است در میراث پهلوی تامل شود و درباره رویکردی به نام نوپهلویگرایی سخن گفته شود. شاهان پهلوی هنوز زنده هستند و در مباحث روزانه ایرانیان حضور دارند، و این خود تامل پیرامون پهلوی را ضروری میسازد. یکی از پرسشها اساسا حول محمدرضاشاه پهلوی است و آن این است که چرا شهریاری که با شعار «مرگ بر شاه» بدرقه شد و چهار دهه پیش غریبانه و دور از میهن درگذشت، اکنون در یاد کثیری از ایرانیان به حرمت و احترام زنده است و ایدئولوگهای انقلاب ۵۷ نیز پس از چهار دهه باز از توهین و تهمت به او کم نمیگذارند؟
در دومین شماره از نشریه «فریدون» تلاش شده است پیرامون ابعاد مفهومی و تاریخی مشروطه تامل شود. ایران بیش از ۱۱۵ سال پیش صاحب قانون مشروطه شد؛ ولی مشروطیت همچنان مسئله ایرانیان است. ما همچنان تقلای رسیدن به مشروطیت را داریم. حضور مفهومی - سیاسی مشروطیت در ایران البته بیمسئله نبود و نیست. مشروطیت در قامت مفهوم در ایران دچار بدخوانی شد و بسیاری از ایرانیان نتوانستند آن را درست دریابند و دوم آنکه به نظر میرسد مشروطیت در قامت حقوقی - سیاسی قوارهی تن ایران ۱۲۸۵ نبود.
در شماره نخست از نشریه فریدون تلاش شده است دربارهی براندازی تامل شود و در دفاع از آن سخن گفته شود و دلیل پرداخته شود. در مقالات و گفتگوها تلاش شده است بر خلاف آنچه نگهداران نظام جمهوری اسلامی در رسانههای خود از تهران تا لندن میپراکنند، از ضرورت سرنگونی جمهوری اسلامی دفاعی بخردانه و مبتنی بر درک سلیم صورت بگیرد. پیشدرآمد توسعهی پایدار در ایران، سرنگونی جمهوری اسلامی است و اگر لوازم گذار کمهزینه فراهم شود، قطعا با توجه به ظرفیت و پتانسیل ایران میتوان یک فردای نیک را تصویر کرد.