شمارهی چهارم، تابستان ۲۵۸۱ (۱۴۰۱)
در شماره ۴ از نشریه «فریدون» تلاش شد به مسئله ایرانگرایی پرداخته شود و از آن نه صرفا به مثابه یک فضیلت بلکه به عنوان یک ضرورت سیاسی سخن به میان رود.
بر این اساس بود که شاهزاده رضا پهلوی در گفتگو با «فریدون» از لزوم اتخاذ مسئولیت اخلاقی و وجدانی در قبال ایران گفت. پرسشهایی که از سوی اعضای شورای سیاستگذاری «فریدون» مطرح شدند جنبههای انضمامی قدرتمندی در قبال مسائل ایران داشتند و پاسخهای شاهزاده نیز روشن و صریح بود. شاهزاده رضا پهلوی در این گفتگو دغدغههای خود درباره شاکله هویت ایرانی، مختصات رقابت سیاسی در ایران فردا، گرایشهای واگرایانه، نقش ارتش کشور، محیط زیست و موضوعاتی از این دست را با محمد ایزدی، سعید قاسمینژاد و علیرضا کیانی در میان گذاشت. گفتگویی در پرتو یک دغدغه مشترک؛ اعتلای ایران.
اعتلای ایران دغدغهای است که نمیتواند صرفا به گفتگو با شاهزاده رضا پهلوی ختم شود. بر این اساس نشریه «فریدون» از چهار متخصص در چهار حوزه اقتصاد، سیاست خارجی، اقلیم و اندیشه سیاسی دعوت کرد که به این پرسش پاسخ دهند که اساسا چرا باید ایرانگرا باشیم؟ دکتر محمدرضا جهانپرور، دکتر ناصر کرمی، دکتر امین سوفیامهر و بابک مینا به مدیریت سردبیر نشریه درباره این پرسش بنیادین به گفتگو پرداختند.
در تلاش برای پوشش مسائل ایران در قالب ایرانگرایی به مثابه یک ضرورت، لزوم پدافند از زبان ملی ایرانیان امری ناگزیر است. بر این اساس نجات بهرامی در مقالهای مفصل به بحث از زبان فارسی و ابعاد مختلف حضور آن در ایران پرداخت و تلاش کرد به تردیدافکنیهای مخالفان پاسخ دهد. نجات بهرامی نقش زبان فارسی در ایران را فراتر از یک ابزار ارتباطی میداند.
از ایران نمیتوان سخن گفت ولی از رضاشاه پهلوی سخن به میان نیاورد. با قاطعیت میتوان گفت ایران امروز با مختصاتی که از آن میشناسیم سخت با نام و یاد و اراده و تصمیم رضاشاه پهلوی گره خورده است. بر این اساس لزوم تامل در رضاشاه و شخصیت او، لازمهی یک نگاه جامع به مسئله ایرانگرایی است. از این رو مسعود دباغی، تلاش کرد با واکاوی اراده سیاسی رضاشاه، نظام مدرن رضاشاهی را نیز برآمده از نظم ارتشی او ارزیابی کند.
چپ در صورتهای مختلف خود حضوری تردیدناپذیر در جوامع داشته است و ایران نیز از این مسئله مستثنی نبوده است. به تناسب موضوعی، محمدرضا مردانیان تلاش کرد به نسبت ملیگرایی و چپ در ایران بپردازد. او پس از وارسی تاریخی چپ ایرانی در نسبت با مسئله ایران، در بخش واپسین مقاله خود تلاش کرد نقش چپ نو را در ایران امروز واکاوی کند.
در راستای طرح مباحث انتقادی در «فریدون» در نقد کتابهایی که از خاستگاههای فکری - سیاسی متفاوت مطرح میشوند، نیما قاسمی مقالهای به نام «اسطورههای درونمتنی یک اسطورهزدایی» در نقد کتاب «سایکوناسیونالیسم: اندیشهی جهانی و خیالات ایرانی» نوشت. کتابی از آرشین ادیبمقدم که در سال ۲۰۱۸ از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده بود. در این نقادی، نیما قاسمی از جمله تلاش کرد به نقد دیدگاهی بپردازد که به بهانه نقد ناسیونالیسم، جمهوری اسلامی را دارای جهانبینی یکسان با دولت پادشاهی پهلوی میپندارد.
در راستای مباحث کلانی که بر مسائل ایران امروز مطرح میشود، یکی هم بحث همیشگی از میزان تمرکز اداری در اداره کشور است. درباره این بحث پراهمیت تلاش شد با شخصی گفتگو شود که هم از دانش و هم از تجربه لازم برخوردار باشد. دکتر رضا تقیزاده که پیش از بهمن ۵۷، عضو انجمن شهر تهران بود و پس از بهمن ۵۷ نیز دکترای علوم سیاسی خود را در بریتانیا دریافت کرد، یکی از بهترین گزینهها بود. در گفتگویی که با او داشتیم او از ضرورت مشارکت مردم در امور مناطق بر بستر ثبات و یکپارچگی سیاسی سخن گفت که تفصیل آن در مصاحبه آمده است.
جواد طباطبایی از جمله نامهایی است که به «تاملی درباره ایران» شناخته میشود و از شناختهشدهترین متفکرانی است که نمیتوان درباره ایران سخن گفت ولی به موافقت یا مخالفت نامی از او نبرد. بر این اساس در این شماره از «فریدون» مقالهای از امیر آقاجانی منتشر شده است که تلاش میکند از محوریترین ایدههای طباطبایی سخن بگوید و با نگاهی همدلانه، بحث پراهمیت او، یعنی ایران به مثابه «مشکل» را به مخاطب علاقمند باز شناساند و آن را تبیین کند.
با توجه به اینکه ایرانگرایی، امروزه جنبه خیابانی یافته است و سیاسیترین شعارها علیه رژیم ملاها، ایرانگرایانهترین شعارهاست و مردم طی پنج سال اخیر مدام شعار میدهند که جان خود را میدهند تا ایران را پس بگیرند، بحث از مختصات اعتراضات سیاسی پنج سال اخیر در پرتو این فهم ایرانگرایانه گریزناپذیر بود و چه کسی بهتر از مهدی حاجتی، عضو پیشین شورای شهر شیراز که در دفاع از حقوق شهروندی شهروندان ایران از شورای شهر به زندان رفت.
مقالهای درباره نقش محوری بانک مرکزی در ایران، بلایی که جمهوری اسلامی بر سر آن آورد و نوع جایگاه آن در ایران فردا موضوعی بود که از آن درجه از اهمیت برخوردار بود که نشریه «فریدون» از حمید بابایی - متخصص ارشد اقتصاد مالی - بخواهد مقالهای درباره آن بنویسد و او نیز به تفصیل ایدههای خود را در قالب یک مقاله در میان گذاشت و الزامات یک نظام بانکی سالم را برشمرد.
محمد ایزدی نیز بخش دوم مقاله خود درباره بازنگری قانون اساسی مشروطه را در این شماره از «فریدون» منتشر میکند. بخش دوم از مقالهای که قسمت نخست آن در شماره سوم همین نشریه منتشر شد. ایزدی در قالب این مقاله که قسمت سوم آن نیز در شماره بعدی منتشر خواهد شد تلاش میکند، پیشنهادهایی مشخص درباره بازنویسی قانون اساسی مشروطه ایرانیان ارائه دهد. پیشنهادهایی که ضمن حفظ ساختار قانون و با بهرهگیری از تجربه بازنویسی قانون در سایر کشورها، تلاش دارد قانون اساسی مشروطه را کارآمد و نوگرا کند.