چگونه جنگ اسراییل و حزب‌الله می‌تواند بازار انرژی را داغ کند


سعید قاسمی‌نژاد 


۴ اَمرداد ۲۵۸۳  (۱۴۰۳) 

دکتر سعید قاسمی‌نژاد مشاور ارشد «بنیاد دفاع از دمکراسی‌ها» است. قاسمی‌نژاد که در تهران و پاریس تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را گذراند، دکترای خود در اقتصاد مالی را از دانشگاه شهر نیویورک اخذ کرده است. یادداشت‌های او در رسانه‌هایی همچون وال استریت ژورنال، فاکس نیوز، بیزینس اینسایدر، سی ان بی سی،  فارن پالیسی و بسیاری دیگر از رسانه‌های انگلیسی‌زبان و نیز فارسی‌زبان منتشر شده‌اند. 

تنش‌ها بین اسرائیل و حزب‌الله همچنان در حال افزایش هستند. حملات موشکی و پهپادی حزب‌الله به شمال اسرائیل ده‌ها هزار تن را مجبور به تخلیه منازل خود کرده است. در صورت وقوع جنگ در منطقه نفت‌خیز خاورمیانه، اثرات آن می‌تواند بیش از هر چیز بازار انرژی را تحت تاثیر قرار دهد.

 اتفاقاتی که در جنوب لبنان رخ می‌دهد محدود به همان منطقه نخواهد ماند. جمهوری اسلامی احتمالاً به کمک حزب‌الله خواهد آمد؛ حتی بیشتر از حمایتی که از حماس کرده است. به هر حال، حزب‌الله یک گروه شیعی است، نیروی نیابتی اصلی جمهوری اسلامی است و بیمه‌نامه‌ای است در برابر حمله اسرائیل به برنامه هسته‌ای رژیم. جمهوری اسلامی برای جغرافیای استراتژیک حزب‌الله در نزدیکی اسرائیل و دریای مدیترانه ارزش زیادی قائل است.

 استراتژیست‌های رژیم ممکن است به دنبال ایجاد اختلال در تجارت انرژی منطقه‌ای باشند تا فشار بر اسرائیل، کشورهای عربی میانه‌رو و حامیان غربی آن‌ها را افزایش دهند. کاری که پیش‌تر با موفقیت انجام داده‌اند. در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹، شورشیان حوثی به تأسیسات پردازش نفت سعودی آرامکو در بقیق حمله کردند، تولید سعودی را به نصف رساندند و تولید جهانی را ۵ درصد کاهش دادند. سعودی‌ها پس از آن بود که ماست‌ها را آرام آرام کیسه کردند، و تصمیم گرفتند حوثی‌ها را تحمل کنند و با رژیم اسلامی در تهران به توافق برسند.

 حزب‌الله می‌تواند بر روی کاغذ، تولید گاز اسرائیل در شرق مدیترانه را هدف قرار دهد، اما چنین حملاتی تاثیر ناچیزی بر قیمت‌های جهانی خواهد داشت. تاسیسات گاز دریایی اسرائیل اهدافی دشوار هستند. حتی اگر پهپادها یا موشک‌های حزب‌الله بتوانند از دیوارهای دفاعی آن‌ها عبور کنند، در صورت خاموش شدن آن‌ها، تأثیر بر قیمت‌های جهانی ناچیز خواهد بود.

 واکنش گسترده‌تر محور مقاومت اما به مراتب خطرناک‌تر خواهد بود. مختل کردن میادین گاز شرق مدیترانه و مسیرهای حمل و نقل، حمله به کشتی‌های عبوری از تنگه باب المندب و تصاحب تانکرها در تنگه هرمز می‌تواند عرضه جهانی را مختل کند. افزایش ریسک، معاملات سفته‌بازی و افزایش بیمه‌ها می‌تواند قیمت‌ها را بالا ببرد.

 در حال حاضر، اجزای این استراتژی در حال اجرا هستند. حوثی‌ها - که به تازگی نشان دادند می‌توانند تل‌آویو را نیز هدف قرار دهند - کشتی‌ها و تانکرهای عبوری از دریای سرخ بین باب المندب و کانال سوئز که مسیر اصلی نفت خاورمیانه و کالاهای آسیای شرقی به اروپا است را مورد آزار قرار می‌دهند. 

در سال ۲۰۲۳، حدود ۹ میلیون بشکه نفت خام و محصولات نفتی از باب المندب عبور کردند. کریدور کانال سوئز ۱۵ درصد از تجارت دریایی جهانی را مدیریت می‌کند. به علت حمله‌ی حوثی‌ها برخی تانکرها و کشتی‌ها مسیر خود را تغییر داده و مسیر طولانی‌تر دور دماغه امید نیک را انتخاب کرده‌اند. دیگران نیز نرخ‌های بالاتر بیمه را تحمل می‌کنند.

 هر گونه هدف‌گیری تانکرهایی در حول و حوش پایانه‌ی جیهان می‌تواند بر صادرات نفت عراق، کردستان عراق و جمهوری آذربایجان که از طریق ترکیه به بازارهای اروپایی می‌روند، تأثیر بگذارد. جمهوری اسلامی ممکن است به چنین اقداماتی توسط حزب‌الله یا شبه‌نظامیان مستقر در سوریه چراغ سبز نشان دهد. چنانکه جمهوری اسلامی پیش از این حزب‌الله را به موشک‌های ضد کشتی، پهپادها و قایق‌های کنترل از راه دور مجهز کرده است که می‌تواند از آن‌ها برای هدف قرار دادن تجارت نفتی کشورهای «نامطلوب» استفاده کند.

 مقامات جمهوری اسلامی می‌توانند با مختل کردن ترانزیت نزدیک به ۲۱ درصد از محصولات نفتی جهانی که از تنگه هرمز عبور می‌کنند و به مقصد هند، چین و ژاپن می‌روند فشار را افزایش دهند. حتی اگر جمهوری اسلامی تنگه را با مین‌ها، موشک‌ها یا پهپادها نبندد، توقیف تانکرهای خارجی توسط سپاه پاسداران نیز به تنهایی می‌تواند تجارت را مختل کند.

 در ماه‌های اخیر، علی خامنه‌ای علیه پیمان ابراهیم و «خیانت‌»های فرضی که رهبران عرب مرتکب شده‌اند، سخن گفته است. رژیم در تهران و نیروی‌های نیابتی‌اش، سابقه هدف‌گیری زیرساخت‌های حیاتی در عربستان سعودی و امارات متحده عربی را دارند. در حالی که هر دو کشور برای بهبود روابط خود با جمهوری اسلامی تلاش کرده‌اند، رژیم اسلامی ممکن است هنوز هم تاسیسات تولید و صادرات نفت آن‌ها را هدف قرار دهد اگر خامنه‌ای معتقد باشد که ریاض و ابوظبی به تلاش‌های اسرائیل کمک می‌کنند.

 ایالات متحده چگونه باید به تهدیدهای ممکن علیه تجارت جهانی انرژی واکنش نشان دهد؟ واشنگتن ممکن است وسوسه شود به اسرائیل فشار بیاورد تا تهدید حزب‌الله در مرز خود را تحمل کند، اما اینکه از دموکراسی‌ها بخواهید تا تروریسم را تحمل کنند، صلح را به ارمغان نمی‌آورد؛ تنها تروریسم را تشویق می‌کند و آن را بیشتر می‌کند.

 راه صلح از اعمال قدرت و ارزیابی واقع‌بینانه‌ی استراتژی دشمن می‌گذرد. اگر ایالات متحده، اروپا و کشورهای عربی میانه‌رو بخواهند تهدید محور مقاومت را برای اقتصاد جهانی خنثی کنند، ضروری است که حلقه‌ی فشار فزاینده‌ی آن را از هم بگسلانند. این امر مستلزم جدا کردن حوثی‌ها از ساحل دریای سرخ، ایجاد یک نیروی وظیفه دائمی برای حفاظت از تاسیسات در منطقه عملیات ناوگان ششم و افزایش امنیت برای کشتیرانیِ در خطر ربایش در خلیج فارس است. این هزینه ممکن است برای ایالات متحده و اروپا بالا باشد، اما در مقایسه با هزینه‌ای که غرب در صورت اجازه دادن به جمهوری اسلامی و نیروی‌های نیابتی آن برای تهدید بازارهای جهانی انرژی پرداخت خواهد کرد، ناچیز است.