دیپلماسی فریبکارانهی جمهوری اسلامی؛ استراتژی پیشبرد فعالیتهای مخرب
آیدین پناهی
دیپلماسی فریبکارانهی جمهوری اسلامی؛ استراتژی پیشبرد فعالیتهای مخرب
آیدین پناهی
۱۴ فروردین ۲۵۸۴ شاهنشاهی (۱۴۰۴)
فریدون: دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. آیدین پناهی در این یادداشت به این نکته اشاره میکند که آنچه امثال محمدجواد ظریف به عنوان «دیپلماسی» از سوی جمهوری اسلامی ارائه میکنند درواقع یک استراتژی این رژیم برای پیشبرد فعالیتهای خرابکارانه در سطح منطقه و جهان است.
هر مقام آمریکایی باید نسبت به «محمدجواد ظریف» هوشیار باشد. ظریف بهعنوان وزیر امور خارجه ایران از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱، بارها دروغ گفت تا رژیم را از پاسخگویی محافظت کند، در حالی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نفوذ و عملیات خود را گسترش میداد. در یک فایل صوتی لو رفته، ظریف اعتراف کرد که او صرفا ابزاری برای پاک کردن مشکلات ایجاد شده توسط رهبر جمهوری اسلامی علی خامنهای بوده است. این اعتراف صریح باید پرسشهایی را در مورد دستور کار واقعی لابیهای غیررسمی رژیم در واشنگتن و گروههای طرفدار جمهوری اسلامی که ظریف را تبلیغ کرده و به پیشبرد برنامه او در غرب کمک کردهاند، مطرح کند.
دیپلماسی فریبکارانهی جمهوری اسلامی بهعنوان یک استراتژی برای پیشبرد فعالیتهای مخرب
در گذشته، گروههایی مانند «شورای ملی ایرانیان آمریکا» (NIAC) بخش زیادی از کارهای رژیم را در واشنگتن انجام میدادند. در حالی که NIAC ادعا میکند که از تهران هیچگونه بودجه یا دستورالعملی دریافت نکرده است، نشستهای این گروه با ظریف نشان داد که دیدگاههای آنها در ادامهی فعالیتهایشان با مواضع رژیم همسو بوده است. به همین دلیل، بسیاری از اعضای کنگره و قوه مجریه NIAC را بیاعتبار میدانند. افشاگریهای بعدی درباره سایتهای مخفی هستهای جمهوری اسلامی و آرشیوهای هستهای این کشور نشان داد که رئیسجمهور «جورج دبلیو بوش» درباره ماهیت و جاهطلبیهای رژیم درست میگفت. با این حال، NIAC موفق شد در ارزیابیهای سیاستگذاران آمریکایی سردرگمی ایجاد کند تا رژیم بتواند اهداف هستهای خود را تثبیت کند.
یکی از موفقترین پروژههای ظریف، «ابتکار کارشناسان ایران» بود. این ابتکار، که از سوی وزارت امور خارجه ظریف آغاز شد، هدفش پرورش روزنامهنگاران و فعالان در ایالات متحده برای تاثیرگذاری بر مقامات دولت اوباما بود. تاریخ ممکن است نشان دهد که این یکی از مهمترین عملیاتهای نفوذیای بود که تاکنون علیه ایالات متحده انجام شده است.
اما افشای آن، همراه با گرایشهای حزبی آن، آینده این پروژه را در هالهای از ابهام قرار داده است. همچنین، ادامه فعالیتهای عادی این ابتکار دشوارتر شده است، زیرا تحلیلگران برجسته آن و دیپلماتهای سابق دیگر مایل به سفر به تهران نیستند، چرا که نگران هستند قربانی دیپلماسی گروگانگیری رژیم شوند. در اینجا یک تناقض وجود دارد: بسیاری از پرشورترین طرفداران تعامل با رژیم در آمریکا از سفر به کشوری که ستایشش میکنند، هراس دارند.
این نمایندگان رژیم در آمریکا اکنون به دنبال ارتباط با اعضای دولت ترامپ و کنگره هستند تا از تعامل دیپلماتیک بهعنوان راهبرد اصلی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی حمایت کنند. در حالی که دیپلماتها ممکن است بگویند «صحبت کردن ضرری ندارد»، خطر اینجاست که جمهوری اسلامی از دیپلماسی فریبکارانه بهعنوان یک استراتژی جنگ نامتقارن برای پیشبرد فعالیتهای مخرب خود استفاده میکند.
هیچ شرایطی وجود ندارد که در آن بقای جمهوری اسلامی به نفع ایالات متحده باشد
برخی از مقامات برجسته قبلی دولت آمریکا، اما، ظاهرا در جهت اهداف ظریف گام برمیدارند. «ریچارد هاس»، رئیس پیشین شورای روابط خارجی، از مذاکره با ایران حمایت میکند و آسیبپذیری رژیم را یک فرصت برای دستیابی به مصالحه میداند. در حالی که او تاریخ را کاملا اشتباه تفسیر میکند، استدلال میکند که دیپلماسی میتواند در جایی موفق شود که اجبار ناکام مانده است. به همین ترتیب، «ریچارد نفیو»، معاون دفتر ویژه رئیسجمهور «جو بایدن» برای ایران، به دنبال مذاکرات با تهران و فریبکاری مستمر رژیم را نادیده میگیرد. تلاشهای این افراد برای تاثیرگذاری بر سیاست ایالات متحده، روایتهایی را ترویج میدهد که سادهلوحانهاند و به نفع سرکوب رژیم تمام میشوند.
«ایلان ماسک»، کارآفرینی که ریاست «وزارت بهرهوری دولت» رئیسجمهور «دونالد ترامپ» را بر عهده دارد، نیز درگیر مسائل ایران شده است. او میانجیگری میان نخستوزیر ایتالیا «جورجیا ملونی» و سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل را بر عهده گرفت تا آزادی یک روزنامهنگار ایتالیایی را در ازای آزادی یک مهندس ایرانی که به قاچاق قطعات پهپاد متهم شده بود، تضمین کند. رژیم جمهوری اسلامی نهتنها بار دیگر از طریق دیپلماسی گروگانگیری پیروز شد، بلکه بهطور همزمان توانست تصویر خود را با حل بحرانی که خودش ایجاد کرده بود، نرمتر جلوه دهد. در حقیقت، ظریف سیستمی را ایجاد کرده است که در آن جمهوری اسلامی هم آتشافروز است و هم فروشنده آب برای خاموش کردن آتش.
****
*این متن، برگردان فارسی و برگرفته از یادداشتی است که نویسنده پیش از این در میدل ایست فروم منتشر کرده بود. صورت کامل آن را در لینک زیر بخوانید: