ایران و اسلام؛ ۱۴ قرن کشاکش



دوگانه‌ی ایران و اسلام سده‌هاست که بر زندگی ایرانیان سایه افکنده است. کشمکش تاریخی گریزناپذیری که در جامعه ایران، موجب تنش‌ها و شکاف‌های جدی شده است؛ از حوزه‌ی تاریخ و مذهب گرفته تا پهنه‌ی اندیشه و سیاست. اکنون نیز که ایران در میانه‌ی یک انقلاب ملی علیه حکومتی اسلامی به سر می‌برد و ایرانگرایی مقابل اسلامگرایی صف کشیده است، مباحث پیرامون این دوگانه دگرباره بالا گرفته است. در شماره ۷ «فریدون» تلاش شد در قالب چند گفتگو و مقاله، تاملاتی احتمالا نوین پیرامون این دوگانه‌ی کهن عرضه شود.



در خویشاوندی تاریخی ملا و مجاهد


چپ‌گرایی یا «نوشیعی‌گری»؟!

 مسأله این است!

نیما قاسمی

نگاه عمیق‌تری که چشم‌انداز تاریخی را در محاسبات خود ملحوظ کرده و خود را با دانش‌های نوینی در عرصه‌ی علوم انسانی از جمله انسان‌شناسی و دین‌پژوهی، مجهز کرده باشد، اصولاً تمایز مهمی میان شیعه‌ی سنتی، و سازمان‌های چریکی مارکسیستی ایرانی نمی‌بیند… قرابت‌ها یا خویشاوندی‌های اختیاری میان این دو کاشف از نوعی پیوستگی تاریخی، یا  تداوم یک سنت است بی‌آنکه ادعا شده باشد نمونه‌ی متقدم، علت وجودی نمونه‌ی متأخر است. 

علاقه‌مندان به پروتستانتیسم اسلامی اساسا در نمی‌یابند که مشکل، نوع تفسیر متن مقدس نیست بلکه خود کتاب و متن مقدس است! کل علاقه وسواس‌گونه به پروتستانتیزه کردن اسلام، با این چشم‌انداز دود می شود و بر هوا می‌رود…راه حل ما نه در سکولاریزاسیون به معنای حذف و بی‌توجهی به دین، بلکه در سکولاریزاسیون به معنای تکثر و عدالت میان کثرت‌هاست. حفظ عدالت میان کثرت‌ها و اهتمام به حفظ آن، مبنای اندیشه ایرانی و ایرانشهری است.

غسل تعمید بنا بود که گناه اول را پس از تولد بشوید. اما خشکه‌مقدسان مسیحی همچون کالون و یانسن معتقد بودند که گناه اول حتی با غسل هم پاک نمی‌شود. اساس تحلیل چپ پست‌مدرن این روزها شبیه چنین نگاه مغرضانه‌ای است که به آموزه‌های کالونی درباب گناه اول پهلو می‌زند. در بستر ایرانی، این بدبینی آخرالزمانی تبدیل می‌شود به تیشه زدن به ریشه‌ی فرهنگ ایران چون که طبعاً به عقیده‌ی آن‌ها ما لایق همین که است، هستیم. 

پایه‌ریزی دولتی که هم آزاد و دموکراتیک باشد و همهنگام به اندازه‌ کافی نیرومند باشد تا بتواند امنیت شهروندان را تأمین  و از آزادی  و حقوق آنان پاسداری کند، نشانه بالاترین سطح توسعه‌یافتگی و کامیابی سیاسی یک کشور است. کشورهایی که توانسته‌اند دو عنصر باهم‌تنش آزادی و امنیت را در یک صورت‌بندی سیاسی بدست دهند و آن را در عمل اجرا کنند، همچنان در اقلیت هستند

هیچ کشوری این تجربه را نداشته است که در دوران مدرن زیر حکومت روحانیون روزگار بگذراند. شاید ما اولین ملتی باشیم که می‌تواند نهاد روحانیت را از بین ببرد… کسانی خواهند بود که بخواهند پرسش‌های دینی خود را از کسی بپرسند؛ آن دست افراد را دولت باید آموزش دهد. هیچ کس حق ندارد که مدرسه‌ای تاسیس کند که در آنجا چیزهایی تدریس شود که خارج از موازین حکومت سکولار است؛ مثلاً ازدواج با دختر زیر ۹ سال.

بدبینی به دستگاه آخوندی در قالب رویکردی

 حتی‌الامکان لیبرال

گفتگوی سعید قاسمی‌نژاد با امیریحیی آیت‌اللهی


به‌باورم یک استلزام منطقی بین ایران‌گرایی و محو اسلام از ایران وجود ندارد…آن چیزی از اسلام که برای ایرانیان مانده‌ است یک دسته باور‌های خیلی عام و توده‌ای و کوچه بازاری است که همگانی هم نیست. مسأله‌ی نهادهای اسلامی البته یک بحث جدا است. اساسا به نظر من جنبش ایران‌گرا نبایستی این دغدغه را داشته باشد که اسلام متمدن می‌شود یا نه؛ بلاموضوع شده است.  

انقلاب ملی ایران و برنامه موشکی جمهوری اسلامی 

گفتگوی سعید قاسمی‌نژاد با بهنام طالب‌لو

توان موشکی جمهوری اسلامی یکی از پشتیبان‌های رژیم برای سیاست‌های خارجی‌اش است و تهدید خارجی جمهوری اسلامی در نسبت مستقیم است با بالارفتن توان موشکی‌اش. خب این برای ساکنان خاورمیانه خبر خوبی نیست… دقت کنیم که این برنامه موشکی جمهوری اسلامی فقط به جمهوری اسلامی مرتبط نیست بلکه عملا یک نوع بازدارندگی ایجاد کرده برای گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه. پس مسئله‌ی موشکی جمهوری اسلامی یک مسئله‌ی منطقه‌ای هم است.

آن چیزی که بسیاری از این جوانان را مقابل دستگاه سرکوب صف می‌کند همین گفتمان و سیاست ایران‌گرا و پهلوی‌گرا است. به جرئت می‌توان گفت بسیاری از جوانانی که دل به خیابان می‌زنند پادشاهی‌خواه هستند… اگر همین امروز دو گزینه پادشاهی و جمهوری را به انتخاب مردم بگذاریم، مردم گزینه پادشاهی را انتخاب خواهند کرد. این خواست مشترک است که از موانع بسیار مهم مقابل احتمال جنگ داخلی است.

در عصر اطلاعات، دسترسی آزاد به اینترنت، عنصر مهمی در رشد کشورهای کمتر توسعه‌یافته و جبران عقب‌ماندگی‌های تاریخی آن‌هاست…اما درست در میانه این انفجار رشد و توسعه جوامع انسانی، بلای شوم جمهوری اسلامی، گریبان نه تنها مردم ایران، بلکه تمدن کهن ایران‌زمین را گرفته ‌است… عمده مسائل عارض بر ارتباطات و فناوری اطلاعات در ایران در وضعیت فعلی، محدودیت یا اختلال در مسیر دسترسی کاربران از سوی جمهوری اسلامی است.

در فقدان دولت ملی، ما فاقد رسانه‌ی ملی هستیم. در مورد ایران این مساله به طور ویژه صادق است. اما رسانه‌هایی که دغدغه ایران دارند و رویکردی ایران‌گرایانه دارند می توانند به امر ملی و ایران توجه کنند و تلاش کنند که جای خالی رسانه‌ای ملی را برای همه ایرانیان پر کنند. از این روست که بسیاری از ایرانیان از ضرورت داشتن رسانه‌ی انقلاب ملی سخن می‌گویند یا از بسته شدن تلویزیون «منوتو» مغموم شده بودند.

با استفاده از تهدید تحریم‌های ثانویه، ایالات متحده می‌تواند شرکت‌های چینی را تحت فشار قرار دهد تا روابط خود را با جمهوری اسلامی قطع کنند. با توجه به مقیاس عملیات جهانی آن‌ها، شرکت‌هایی مانند دانگ‌فنگ، چری و جک‌موتورز در صورت اعمال چنین تحریم‌هایی متحمل خسارات زیادی خواهند شد.

قطعی برق زمان‌بندی‌شده نمونه آشکاری از ضعف‌های ساختاری در زیرساخت صنعتی ایران، مدیریت نادرست و ناکارآمدی، و اولویت‌های نادرست ناشی از ترجیحات ایدئولوژیک است. نتیجه، افزایش نارضایتی در میان ایرانیانی است که نه تنها احساس می‌کنند ایدئولوژی رژیم با آن‌ها همسو نیست، بلکه قوه مجریه نیز توانایی بهبود وضعیت اقتصادی آن‌ها را ندارد. نتیجه، تسلط احساسات انقلابی بر ایران است که از سال ۱۳۹۶ به سه اعتراض بزرگ منجر شده است. 

ورشکستگی آبی ایران عمیقا و عمدتا ریشه در سیستم‌های سیاسی و اقتصادی نظام اسلامی دارد. ماهیت غیردموکراتیک ساختار سیاسی، همراه با سیاست‌های ایدئولوژیک، ورشکستگی آبی را تشدید کرده، و فقدان مشارکت عمومی، و تضاد منافع میان بخش‌های مختلف دولتی همگی به «غارت منابع آبی» دامن زده‌اند. علاوه بر این، سیاست خارجی ایران و وابستگی اقتصادی آن به منابع طبیعی از جمله آب، وضعیت را وخیم‌تر کرده و توانایی کشور برای تطبیق با چالش‌های روزافزون آبی را محدود کرده است. حل این مسائل نیازمند تغییرات سیستمی است، از جمله حرکت به سوی مدل حکومتی دموکراتیک‌، اتخاذ سیاست‌های غیرا‌یدئولوژیک، و ساختار اقتصادی متنوع که مدیریت و توسعه پایدار منابع آبی را در اولویت قرار دهند

واشنگتن ممکن است به دلایلی، از جمله کاهش تأثیر تحریم‌ها علیه نفت روسیه پس از حمله مسکو به اوکراین، نسبت به قاچاق نفت ایران نرم‌تر عمل کرده باشد. این درآمد به تهران امکان داده تا به شدت در سرکوب داخلی و تجاوزات خارجی سرمایه‌گذاری کند. در داخل، رژیم خیزش مهسا در سال ۲۰۲۲ را به شدت سرکوب کرد. در سطح منطقه‌ای، تهران ارسال پول و سلاح به نیروهای نیابتی و متحدان خود در یمن، عراق، سوریه، لبنان و غزه را تقویت کرده است. نتیجه این اقدامات شامل حملات حوثی‌ها در دریای سرخ، حمله تروریستی ۷ اکتبر توسط حماس و هدف قرار دادن مداوم نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه بوده است.

جمهوری اسلامی و دستگاه‌های نظامی و امنیتی آن بر خلاف آنچه تبلیغ می‌کنند، ضعیف، ناکارآمد و ناتوان هستند. در مسیر براندازی جمهوری اسلامی، ملت ایران و کشور اسرائیل منافع مشترکی دارند و هر دو سو نیز از امکاناتی برخوردار هستند که می‌توانند به یکدیگر در مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی کمک کنند. در این مسیر سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل در سال ۲۰۲۳  گامی مهم و تاریخ‌ساز در برقراری این ارتباط بوده است.

نگاهی به سخنرانی خامنه‌ای نشان می‌دهد که او ۱۸ درصد از محتوای سخنرانی خود را به حمله به سلسله پهلوی و کارنامه رضاشاه و محمدرضاشاه اختصاص داد. اختصاص ۱۸ درصد از این سخنرانی به حمله به پادشاهی پهلوی - که آن را بایستی در تداوم حملات فزاینده‌ی خامنه‌ای و دیگر مقامات جمهوری اسلامی به سلسله پهلوی ارزیابی کرد - حاصل گسترش پشتیبانی جامعه‌ی ایران،‌ از پادشاهی پهلوی و میراث‌دار آن، شاهزاده رضا پهلوی است، چنانکه در سه موج اعتراضیِ انقلاب ملی در سال‌های ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ این پشتیبانی را دیدیم.

راه صلح از اعمال قدرت و ارزیابی واقع‌بینانه‌ی استراتژی دشمن می‌گذرد. اگر ایالات متحده، اروپا و کشورهای عربی میانه‌رو بخواهند تهدید محور مقاومت را برای اقتصاد جهانی خنثی کنند، ضروری است که حلقه‌ی فشار فزاینده‌ی آن را از هم بگسلانند. این هزینه ممکن است برای ایالات متحده و اروپا بالا باشد، اما در مقایسه با هزینه‌ای که غرب در صورت اجازه دادن به جمهوری اسلامی و نیروی‌های نیابتی آن برای تهدید بازارهای جهانی انرژی پرداخت خواهد کرد، ناچیز است.

مطلبی که می‌خوانید، متن سخنرانی سعید قاسمی‌نژاد در نشست «مسئله براندازی؛ استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها» است. این نشست با همکاری حزب «ایران نوین» و اندیشکده «مسائل ایران» در ۲۱ آوریل ۲۰۲۴ میلادی برابر با دوم اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) در شهر بریزبین استرالیا برگزار شد. 

در این یادداشت کوتاه دکتر محمدرضا جهان‌پرور و دکتر بورگان نظامی نرج‌آباد، دو اقتصاددان برجسته ایرانی همراه با دکتر سعید قاسمی‌نژاد، عضو شورای سیاستگذاری «فریدون» و دکترای اقتصاد مالی، به مسئله ارز چندنرخی در ایران می‌پردازند و آن را از جمله ابزارهای جمهوری اسلامی برای تعمیق تبعیض و فساد ارزیابی می‌کنند. به باور این سه تن، چندنرخی بودن ارز در ایرانِ تحت سلطه‌ی جمهوری اسلامی، مسئله‌ای سیاسی است و نه اقتصادی و بالتبع راه‌حل آن نیز یک ایده‌ی سیاسی است؛ برانداختن جمهوری اسلامی.

دکتر رضا عرب در این یادداشت بر بازگشت به «متون بنیانگذار» و «الگوی بنیانگذار» تاکید می‌کند. بازگشتی که به باور او بازگشتی برای پیشرفت و بازتاسیس دولت مدرن در ایران است. در این مسیر او تز «نوپهلوی‌گرایی» را محملی برای تشریح الگوی بنیانگذار دانسته و تلاش می‌کند  چشم‌اندازی از ابعاد این ایده را در عرصه سیاست عملی توضیح دهد. رضا عرب پژوهشگر مقیم در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست.

چهار دهه پس از برآمدن جمهوری اسلامی تولید ناخالص سرانه واقعی به دلار ۲۰۱۵ همچنان از سطح پیش از بهمن ۵۷ پایین‌تر است. در حالیکه ایران پیش از بهمن ۵۷ در فاصله سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۸ شاهد متوسط رشد سالانه ۸.۸ درصد بود، پس از ۵۷ این رقم به ۲ درصد رسیده است. این در حالی است که در فاصله سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۲ متوسط رشد اقتصادی سالانه در جهان و در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ۳ درصد و در جهان عرب ۳.۳ درصد بوده است. به عبارتی ایران تحت زعامت جمهوری اسلامی تورمی به مراتب شدیدتر و رشد اقتصادی کمتری از منطقه و جهان را شاهد بوده است.

گروهی متشکل از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، در نامه‌ای به جو بایدن از او خواستند تا تحریم‌های ایالات متحده علیه صادرات نفت جمهوری اسلامی را اعمال کند. عدم اعمال تحریم‌ها توسط بایدن به جمهوری اسلامی امکان داده است  ده‌ها میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کند که رژیم آن را صرف سرکوب در داخل و تهاجم در خارج  کرده است.

توضیح «فریدون»: ژیار کردستانی که نام مستعار یکی از مخاطبان گرامی «فریدون» است، در نقد میزگرد «از خرابکاری شرافتمندانه تا خیزش محله‌محور» - منتشره در شماره ۶ که در اینجا نیز قابل مشاهده است - یادداشتی به «فریدون» فرستاد که عینا منتشر می‌شود.

در این میان شاید این روزها در بیت رهبری کسانی مشغول بحث با خامنه‌ای باشند که یک خاورمیانه‌ی در آتش، فضای مطلوبی‌ست برای فرار هسته‌ای به سوی سلاح اتمی و اینک زمان روی مین رفتن نیروهای نیابتی است تا نایب امام زمان  سریع‌تر و کم‌دردسرتر، گام نهایی به سوی بمب اتمی شیعی را بردارد.

آبراهامیان منکر مشکلات اقتصادی مردم نیست. اما راه حل را بازگشت جمهوری اسلامی به «عصر روشنگری و دوران خاتمی» می‌داند. «مورخ» ما به رغم اعتقاد به دیالکتیک تاریخی ظاهرا تاریخ را نه یک رودخانه که می‌گذرد و می‌رود بلکه یک مرداب می‌بیند. مردابی که مکرر می‌شود پرید داخل آن و بیرون آمد.

مطلبی که می‌خوانید، متن سخنرانی سعید قاسمی‌نژاد در نشست "رهبری و آینده انقلاب ایران" در دانشگاه جرج میسون در ایالات متحده آمریکا به تاریخ ۱۹ فروردین ۲۵۸۲ (۱۴۰۲) است. این نشست به همت «اندیشکده کوروش بزرگ» برگزار شد. با توجه به وقت محدود در نظر گرفته شده برای هر سخنران، در ارائه، سعید قاسمی‌نژاد بخش‌هایی از سخنرانی خود را حذف کرد. اما اکنون در وبسایت نشریه «فریدون»، متن کامل این سخنرانی را از نظر می‌گذرانید. 


تمام حقوق این تارنما، بر اساس مقررات کپی‌رایت، برای نشریه‌ی فریدون محفوظ است.