تاملی در چگونگی براندازی
سعید قاسمینژاد
اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳)
مطلبی که میخوانید، متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «مسئله براندازی؛ استراتژیها و تاکتیکها» است. این نشست با همکاری حزب «ایران نوین» و اندیشکده «مسائل ایران» در ۲۱ آوریل ۲۰۲۴ میلادی برابر با دوم اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) در شهر بریزبین استرالیا برگزار شد.
دکتر سعید قاسمینژاد مشاور ارشد «بنیاد دفاع از دمکراسیها» است. قاسمینژاد که در تهران و پاریس تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را گذراند، دکترای خود در اقتصاد مالی را از دانشگاه شهر نیویورک اخذ کرده است. یادداشتهای او در رسانههایی همچون وال استریت ژورنال، فاکس نیوز، بیزینس اینسایدر، سی ان بی سی، فارن پالیسی و بسیاری دیگر از رسانههای انگلیسیزبان و نیز فارسیزبان منتشر شدهاند.
از شما سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادهاید که در جمع شما حضور داشته باشم و درباره این موضوع مهم سخنانی کوتاه بگویم.
درآمد سخن
برانداختن یک نظم موجود و جایگزینی آن با یک نظم جدید نیازمند جا انداختن سه پرسش کلیدی در ذهن جامعه و پاسخدهی به آنهاست:
۱- چرا نظم موجود بایستی سرنگون شود؟
۲- نظم موجود را چگونه میتوان سرنگون کرد؟
۳- چه نظم نوینی را بایستی جایگزین نظم پیشین کرد و چگونه؟
ما اکنون در جایی ایستاده ایم که به پرسش نخست پاسخ دادهایم و اکثریت جامعه نیز آن را پذیرفته است.
درباره پرسش سوم نیز میتوان گفت کم و بیش توافقی بر سر مختصات کلی نظم نوین صورت گرفته است اگرچه بایستی دربارهی اصول و جزئیات آن با تفصیل بیشتر و دقیقتر سخن گفت و در جامعه به وفاقی حداکثری حول آن رسید؛ چه آنکه شکست جنبش مهسا و بحثهای پس از آن نشان داد که ما همچنان در این عرصه دچار ضعفهای بنیادینی هستیم که توان به شکست کشاندن انقلاب ملی را دارند.
اما آن پرسشی که کمترین کار حول آن انجام شده، و کمترین نظریهپردازی پیرامون آن صورت گرفته، و کمترین آمادگی حول آن وجود دارد، و کمترین توافق دربارهی آن بدست آمده است، پرسش دوم است: یعنی چگونه میتوان پیروز شد و مسیر پیروزی چیست.
آستانهی پیروزی
بیایید با هم آستانهی پیروزی را تخیل کنیم. در آن لحظه بخشهای عظیمی از ملت در خیابان هستند. بخشهایی از آنها مسلح شدهاند. بخشهایی از آنها علاوه بر مسلح بودن به نظر میرسد که پیشینهی همکاری با یکدیگر را دارند و نظم و نسق و سلسلهمراتب بر آنها حاکم است.
نظم اداری، نظامی و امنیتی کشور به هم ریخته است. ادارت تعطیل هستند. مقامات ارشد اداری و سیاسی سر کار حاضر نمیشوند. بخش عمدهای از مراکز اداری و سیاسی کشور در تسخیر مردم است.
نیروهای نظامی و امنیتی سه دسته شدهاند؛ بخشهایی به مردم پیوستهاند، اکثریت بی طرفی پیشه کردهاند، و بخشهایی از نیروی نظامی و امنیتی همچنان مشغول مقاومت هستند. هسته های کوچک مسلح مردمی و بخشهایی از نیروی نظامی و امنیتی که به مردم پیوستهاند با حمایت توده های عظیم مردم که در خیابان هستند به مقابله با وفاداران به رژیم مشغول هستند.
رهبری انقلاب ملی از مردم و آن دسته از نیروهای نظامی و امنیتی که به انقلاب پیوستهاند میخواهد که کار را تمام کنند و به وفاداران به نظام یادآور میشود که مقاومت بی فایده است و اگر سلاح را کنار بگذارند با آنها منصفانه رفتار خواهد شد. در روزها و هفتههای پیش از آن، مذاکرات فشردهای میان رهبری انقلاب و برخی از نیروهای ارشد و میانی دستگاه اداری، نظامی و امنیتی صورت گرفته که منجر به کنارهگیری این نیروها از مقابله با انقلاب شده و فراتر از آن، کمک اطلاعاتی و امنیتی به شورای انقلاب ملی برای خنثیسازی تحرکات وفاداران نظام نیز صورت گرفته است.
حفاظت از رهبری انقلاب و نهادهای انقلابی با هسته های کوچک مسلحی است که طی این چند سال سازمان یافتهاند. برخی از این هستهها در سالهای اخیر در خارج از کشور تعلیمات نظامی دیدهاند، برخی در داخل کشور و در دوران خدمت سربازی متشکل شدهاند و از طریق انجام عملیات خرابکاری شرافتمندانه در طول فعالیتهای انقلابی، آبدیده شدهاند.
زندانها در دست انقلابیون هستند و زندانیها از زندان آزاد شدهاند. بخشهایی از زندانیان که طی سالهای پیش از آن به زندان افتاده بودند، و با زندانها آشنایی لازم را دارند، وظیفهی مراقبت از زندانیان عالیرتبهی نظامی و سیاسی و اداری را با کمک هستههای مسلح انقلابی بر عهده دارند.
نهادهای مدنی شکل گرفته در خارج از کشور طی سالهای اخیر که در ارتباط با رهبری انقلاب عمل میکردند و ارتباطات مناسبی با دولتهای محل سکونت خود برقرار کرده بودند سفارتخانههای ایران در کشورهای مختلف را در اختیار گرفتهاند. رهبری انقلاب نیز سفرای موقت ایران در هر کشور را برگزیده است.
لحظه نهایی انقلاب لحظهای است که در میدان نبرد زور بالفعل انقلابیون از زور بالفعل نظم حاکم بیشتر شود و با اعمال آن زور، نظام حاکم از پا میافتد. طبیعتا این فرایند از طریق تقویت انقلابیون و تضعیف نظام حاکم انجامپذیر است.
تقویت انقلابیون
ما برای پیروزی نیازمند آنیم که اکثریتی از ملت ایران با نظام جمهوری اسلامی مخالف باشند و حاضر باشند این مخالفت را از طریق حضور خیابانی و مقاومت مدنی به نمایش بگذارند و اجازه حکمرانی به جمهوری اسلامی ندهند. برای رسیدن به چنین هدفی ما نیازمند آن هستیم که بتوانیم از طریق رسانه و شبکههای اجتماعی به یک سازماندهی حداقلی برای به خیابان کشاندن مردم یا انجام کنشهای مقاومت مدنی توسط جمع کثیری از آنان دست بزنیم.
بنابراین ما نیازمند رسانهی ماهوارهای موثر هستیم، نیازمند شبکهای از حسابهای پرطرفدار، هماهنگ، سازمان یافته و مورد اعتماد در شبکههای اجتماعی هستیم، نیازمند حصول اطمینان از دسترسی مردم در موعد مقرر به این رسانه ماهوارهای و به این شبکه از حسابها هستیم، و نیز نیازمند دسترسی و آشنایی مردم با تاکتیکهای از پیش فکر شده و تمرین شدهی مقاومت مدنی هستیم.
ما برای پیروزی نیازمند آن هستیم که هستههای کوچکی از آن دسته از انقلابیون که با فعالیت انقلابی در شرایط سرکوب آشنا هستند، شکل گرفته باشند و توانایی پدافند از خود و دیگران را داشته باشند، و بتوانند در طول زمان دستگاه سرکوب را مستهلک کنند، و در موعد مقرر بر بخشهایی از نیروی نظامی امنیتی که همچنان مقاومت میکنند پیروز شوند. به علت وجود سربازی اجباری در ایران، جمعیت جوان ایران با حداقلهای کار با سلاح و فعالیت نظامی و پلیسی آشناست و با سیستم حاکم و نقاط حساس آن آشنایی دارد. گروههای دوستان و آشنایان که به یکدیگر اعتماد دارند بایستی در درون کشورشکل بگیرند و این سازماندهیها را انجام دهند. در خارج کشور نیز رهبری انقلابی باید بر این ایده تاکید کند و آن را گسترش دهد. همچنین در خارج کشور، نیروی انقلابی بایستی به بررسی، ترجمه و خلاصهسازی دیگر تجربهها در این حوزه بپردازد و آن را در اختیار نیروهای درون کشور قرار دهد. نیروهای انقلابی بیرون کشور نیز بایستی آموزشهای مورد نیاز نظامی و امنیتی را ببینند. این نیروی انقلابی خارج کشور در صورت ارتباط با هستههای انقلابی درون کشور بایستی شرایط خروج آنان از کشور برای دیدن آموزشهای بیشتر را نیز فراهم سازد. این کمک به خروج هستههای انقلابی از کشور شامل موقعیتهایی که هسته انقلابی درون کشور در خطر قرار گرفته است نیز میشود تا امنیت لازم تامین شود.
ما برای پیروزی نیازمند جلب حمایت کشورهای خارجی و جامعه مدنی جهانی از مبارزات انقلابی مردم ایران با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی هستیم. معنای این سخن این است که ایرانیان در خارج از کشور در هر کشور و هر شهر کلیدی، بایستی به سازماندهی خود بپردازند. این سازماندهی در مسیر پیروزی و پس از پیروزی کمک زیادی به سرنگونی نظم فعلی و استقرار نظم جدید خواهد کرد.
ما برای پیروزی نیازمند رهبری واحد هستیم. در شرایط کنونی تنها فردی که شرایط لازم برای چنین رهبریای را دارد ولیعهد شاهزاده رضا پهلوی است. تلاشهای دائمی برای رهبرتراشی در عرض ایشان نه با هدف ایجاد یک رهبری انقلابی متکثر، که اساسا مفهومی متناقض است، بلکه اساسا با هدف شکل نگرفتن رهبری شکل میگیرد. اما رهبری واحد نیز برای عمل موثر نیازمند شبکهای از راهبران میانی است. همانگونه که یک ژنرال بدون افسران نمیتواند کاری از پیش ببرد رهبری نیز بدون این راهبران میانی نمیتواند کاری از پیش ببرد. این راهبران میانی هستند که میتوانند جمعی متکثر از کسانی باشند که به مبانی اصلی مورد تاکید رهبری انقلاب و نیز نهایی بودن حکم او باور دارند. این راهبران میانی درکی کم و بیش مشترک از مسیر پیروزی و فردای پیروزی دارند و توانایی همکاری نزدیک با یکدیگر را نیز دارند. این راهبران میانی در واقع شورای انقلابی هستند که سازمان مبارزه را شکل داده و فعالیتهای انقلابی را در چارچوب دستورالعملهای کلی رهبری انقلاب اداره میکنند. در نبود چنین مرجعیتی و در نبود چنین سازمان مبارزهای، پیروزی انقلاب اگر ناممکن نباشد بسیار بعید است.
تضعیف رژیم اسلامی
دستگاه سرکوب را باید مدام فرسود، دچار شکاف کرد، و از منابع مورد نیاز برای ماندگاری محروم کرد.
ما برای محرومسازی دستگاه سرکوب نیازمند فشار حداکثری بر رژیم برای ایجاد فشار اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک هستیم. در این مسیر، رهبری، سازمان مبارزه، سازمانهای ایرانیان خارج کشور، هستههای انقلابی، و اکثریت مردم نقش مهمی بازی میکنند. رهبری خواستهی مردم مبنی بر فشار حداکثری بر رژیم را در گفتگوهای سطح بالا با دولتهای خارجی مطرح میکند. سازمان مبارزه و سازمانهای ایرانیان خارج از کشور برای عملی شدن آن فعالیت و لابی میکنند، و هستههای انقلابی داخل کشور و عموم مردم به هر طریق ممکن از درون کشور، نشانههای لازم برای اینکه فشار حداکثری خواستهی ایرانیان است را به جهانیان ارسال میکنند.
ما برای فرسایش هر چه بیشتر دستگاه سرکوب نیازمند خرابکاری شرافتمندانه از جانب هستههای انقلابی داخل کشور و نافرمانی و مقاومت مدنی از جانب عموم مردم هستیم. وظیفهی رهبری و سازمانهای خارج از کشور، پشتیبانی از این فعالیتها از طریق فعالیتهای تبلیغاتی و فراهمآوری حمایتهای مالی، سیاسی، و لجستیک است.
ما برای اینکه دستگاه سرکوب را دچار شکاف سازیم، نیازمند تلاش دائمی برای جذب بخشهایی از نیروهای اداری، امنیتی، و نظامی هستیم. این فعالیت باید زیر نظر رهبری و سازمان مبارزه، و با حمایت و همراهی کشورهایی که دارای اشراف اطلاعاتی بر ایران و نیز انگیزه لازم برای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، انجام شود.
برآمد سخن
اگر بخواهم سخنان خود را خلاصه کنم ما برای پیروزی نیازمند تداوم غلبه گفتمان انقلاب بر گفتمان اصلاح، نیازمند نقشه راه مشخص برای پیروزی و طرحهای عملی برای ترسیم چگونگی اداره کشور و تثبیت نظم نو در فردای پیروزی هستیم.
در این مسیر ما نیازمند رهبری انقلابی، سازمان مبارزه، اتاق فکر انقلاب، سازماندهیهای محلی مدنی - سیاسی در خارج کشور برای لابی با دولتهای خارجی و جلب حمایت جامعه مدنی جهانی، هستههای کوچک متشکل اما پراکندهی فعال در داخل کشور برای خرابکاری شرافتمندانه، و برانگیختن تودههای مردم در مسیر نافرمانی و مقاومت مدنی هستیم تا بتوانیم با تضعیف، ایجاد فرسایش، و شکافاندازی در دستگاه سرکوب و بدنه اداری - نظامی - امنیتی رژیم، نظم کنونی را برافکنیم و نظم نوینی جایگزین آن کنیم.
در این مسیر نقش احزاب سیاسی مانند حزب «ایران نوین» و اتاق فکرهایی مانند «اندیشکده مسائل ایران» نقشی کلیدی است.
در این مسیر برای شما آرزوی موفقیت میکنم و از فرصتی که به من دادید سپاسگزارم.